۱۰ فروردین, ۱۴۰۳
روانشناسی

۷ چیزی که اغلب افراد دوست دارند در خودشان تغییر دهند

اگر می‌توانستید همین الان یک چیز را در خودتان تغییر بدهید، چه چیزی بود؟

تقریبا همهٔ ما در خودمان عادات، رفتار و شاید ویژگی‌هایی را سراغ داریم که از ته دل، مایل به تغییرشان هستیم. برخی از این ویژگی‌ها از جمله ویژگی‌های ظاهری ما، ذاتی و غیرقابل‌تغییر هستند؛ اما برخی دیگر را می‌توان تغییر داد یا بهبود بخشید. در نظرسنجی «صفحه اینستاگرام چطور»، از کاربران پرسیدیم کدام جنبه از شخصیت یا ظاهر خود را دوست ندارند و می‌خواهند همین الان آن را تغییر بدهند. بیایید ببینیم چه پاسخ‌هایی داده‌اند.

تنبلی

۲۱ درصد از کاربران اظهار داشتند که اگر می‌توانستند، بلافاصله تنبلی را در خودشان تغییر می‌دادند. همان‌طور که مبینا شیرزاد گفت:

تنبلی و به‌کارنگرفتن همه انرژی‌م برای انجام‌دادن مهم‌ترین کارهای زندگی‌م.

تنبلی به‌معنای تمایل به بیکاری، به تعویق انداختن کارها و مقاومت در برابر تلاش است. گاهی همه دوست داریم تنبلی کنیم، به‌ویژه پس از یک روز کاریِ سخت یا روزهای سرد که نمی‌توانیم از پتو جدا شویم! اما وقتی تنبلی به عادت همیشگی تبدیل شود، باید فکری به حال آن کرد.

چطور تنبلی را کنار بگذاریم؟

تنبلی مهم‌ترین عامل به تعویق انداختن کارهاست

برای درمان تنبلی، هر بار فقط روی یک کار تمرکز کنید. اگر ۱۰ کار را باهم انجام دهید، به نتیجه نمی‌رسید. وظایف بزرگ و وقت‌گیر را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. هر بخش از کار که تمام می‌شود، انرژی آن به خودتان برمی‌گردد و بدون معطلی به‌سراغ بعدی خواهید رفت.

استراحت، خواب و ورزش را فراموش نکنید. نوعی از تنبلی ناشی از کمبود انرژی و خستگی است که با ورزش و استراحت می‌توانید آن را برطرف کنید.

درباره اهداف‌تان، زندگی‌ای که می‌خواهید به آن برسید و اینکه می‌خواهید چه کسی باشید، خوب فکر کنید. این کار به شما انگیزه می‌دهد.

به‌جای دشواری‌های انجام کار، روی مزایای آن تمرکز کنید.

درباره پیامدهای تنبلی فکر کنید. درک پیامدهای آن می‌تواند شما را به‌سوی انجام آن سوق دهد.

با خودتان تکرار کنید: «این کار را با موفقیت انجام خواهم داد» یا «انرژی و انگیزهٔ کافی برای کاری که می‌خواهم انجام دهم، دارم».


بی‌ارادگی و تقویت اراده

تقویت اراده

۱۳ درصد از کاربران قبول داشتند که اراده‌شان ضعیف است و دلشان می‌خواست برای غلبه بر بی ارادگی خود راهی پیدا کنند. مثلا رؤیا فردی گفت:

دوست داشتم پشتکار و اراده‌م از همهٔ ویژگی‌هام پررنگ‌تر باشه.

اراده واکنشی است که هم از ذهن و هم از بدن ناشی می‌شود. می‌دانید که نباید (یا باید) فلان کار را انجام بدهید، اما نمی‌توانید دربرابر آن مقاومت کنید. قشر پیش‌پیشانی بخشی از مغز است که در تنظیم رفتار و نیز تصمیم گیری به ما کمک می‌کند. دقیقا همین ناحیه قدرت اراده را هم تنظیم می‌کند.

چطور قدرت اراده‌مان را تقویت کنیم؟

خودتان را تشویق کنید به تصمیمی که گرفته‌اید عمل کنید. نگویید «نمی‌توانم دوباره این عادت بد را تکرار کنم»، زیرا یک حلقه بازخورد ایجاد می‌کنید که یادآور محدودیت‌های شماست؛ بهتر است بگویید «این عادت بد را تکرار نمی‌کنم»؛ مثلا به‌جای گفتن «نه، نمی‌توانم این شیرینی را بخورم» بگویید: «شیرینی را نمی‌خورم».

به‌اندازهٔ کافی بخوابید. کم خوابی سبب نوعی فشار مزمن می‌شود که در عملکرد مغز برای مصرف انرژی اختلال ایجاد می‌کند. خواب کافی به‌اندازهٔ ۶٫۵ تا ۷٫۵ ساعت در شب، می‌تواند عملکرد این قشر از مغز را بهبود بخشد.

مراقبه یکی از روش‌های تقویت اراده، توجه، تمرکز و مدیریت استرس است. حداقل به‌مدت ۸ هفته مراقبه انجام دهید.

یکی از روش‌های تقویت اراده برای تغییر عادات بد این است که آنها را به تعویق بیندازید. افرادی که در چنین موقعیتی می‌گویند «حالا نه، بعدا»، کمتر از کسانی وسوسه می‌شوند که تمام تلاش‌شان را می‌کنند از آن جلوگیری کنند و مدام با خودشان کلنجار می‌روند.

خشم

مدیریت خشم

۸ درصد از کاربران از خشم و اخلاق بدشان گله داشتند و به‌دنبال راهی برای تغییر آن بودند.

آیا وقتی پشت ترافیک هستید از عصبانیت دیوانه می‌شوید؟ آیا وقتی کودک‌تان از کاری که به او سپرده‌اید سر باز می‌زند، دادوهوار راه می‌اندازید؟ خشم احساس کاملا طبیعی و حتی سالم است؛ اما بهتر است که آن را تحت کنترلمان درآوریم. خشم کنترل‌نشده می‌تواند تأثیر بدی بر سلامتی و روابط ما با دیگران بگذارد.

چطور خشم‌مان را کنترل کنیم؟

در زمان عصبانیت ممکن است حرفی بزنید که بعدها پشیمان شوید. چند لحظه تأمل کنید و بگذارید آرامش به وجودتان برگردد. سپس درباره دلایل عصبانیت‌تان صحبت کنید. طرف مقابل هم در این شرایط، منطقی‌تر رفتار خواهد کرد.

فعالیت فیزیکی انجام دهید، زیرا می‌تواند فشار شدید و استرس (عامل اصلی خشم) را کاهش دهد.

به‌جای تمرکز روی چیزی که عصبانی‌تان می‌کند، روی راه‌حل متمرکز شوید. آیا اتاق به‌هم‌ریختهٔ فرزندتان شما را دیوانه می‌کند؟ درِ اتاقش را ببندید تا چشمتان به آن نیفتد. همسرتان شب‌ها دیر به منزل می‌آید و نمی‌توانید با هم شام بخورید؟ چند روز در هفته را مشخص کنید که باهم بیرون بروید یا ناهار را باهم بگذرانید. از طعنه‌زدن خودداری کنید، زیرا همه‌چیز را بدتر می‌کند.

کینه به دل نگیرید. بخشش ابزاری قدرتمند است. اگر به خشم اجازه دهید همیشه در شما باقی بماند، کم‌کم متوجه می‌شوید که تلخی وجودتان را در بر گرفته است. اما با بخشیدن دیگران، وجودتان از احساسات منفی پاک می‌شود.

مهارت‌های آرامش را تمرین کنید. تکنیک های تنفس، تکرار عبارات آرامش‌دهنده‌ای مانند «سخت نگیر»، یوگا و مراقبه بسیار کمک‌کننده هستند.


ترس

غلبه بر ترس

۶ درصد از کاربران نوشتند که اگر می‌توانستند، ترس را در خودشان تغییر می‌دادند.

ترس احساسی طبیعی دربرابر موقعیت‌های ناشناخته یا شرایط استرس‌زاست. رایج‌ترین ترس‌هایی که همه تجربه می‌کنیم، ترس از شکست، ازدست‌دادن شریک عاطفی، ازدست‌دادن شغل، بی‌پولی، تمسخر، ازدست‌دادن احترام و نظایر آنها هستند. ترس دقیقا به‌شکل فیزیکی در ناحیهٔ شکم احساس می‌شود. ترس همچنین منجر به خشکی دهان،‌ تپش قلب سریع و تنفس کوتاه می‌شود.

چگونه ترس را از خودمان دور کنیم؟

خوشبختانه هیچ‌کس با ترس از چیزی به دنیا نمی‌آید. همهٔ ترس‌ها به‌مرورزمان در ما ایجاد می‌شوند.

ترستان را ریشه‌یابی کنید. از خودتان بپرسید این ترس چه‌زمانی شروع شد. به‌عنوان‌مثال اگر از حضور در جمع هراس دارید، کشف کنید اولین بار کِی این حس ظاهر شد؟

قانونی هست که می‌گوید: «هر احساسی داشته باشید، طوری عمل خواهید کرد که با آن احساس هماهنگ باشد». بنابراین اگر احساس شجاعت کنید، طوری عمل خواهید کرد که انگار همان اندازه شجاع هستید. با تکرار منظم کاری که از آن می‌ترسید، در خودتان شجاعت به وجود آورید.

قبل از آنکه دیر شود با ترس‌هایتان روبه‌رو شوید. ترس هرچه کهنه‌تر شود، جدی‌تر خواهد شد.

از روش سِدونا استفاده کنید. در این روش، چند سؤال از خودتان درباره ترسی‌که دارید، می‌پرسید. با پاسخ به این پرسش‌ها کم‌کم ترستان بی‌معنی خواهد شد.

درباره ترس‌هایتان با فرد مناسبی صحبت کنید. روان‌درمانگر (روان درمانی) یا مشاور بهتر از کسی است که شما را قضاوت کند یا درکتان برایش سخت باشد.


باورها

تغییر باورها

۶ درصد از کاربران تمایل داشتند باورهایی را که در آنها ریشه کرده است تغییر دهند.

شاید فکر کنید با روش‌های هوشمندانه و آموزش‌های امروزی به‌راحتی می‌توان باورها را تغییر داد. درحالی‌که اگر به این آسانی بود، بسیاری از ما در تغییر باورها و نگرشمان موفق می‌شدیم.


چطور می‌توانیم باورهایمان را تغییر دهیم؟

اول از همه باید باورهای نادرستمان را بشناسیم. این باورها در ناخودآگاه ما جا خوش کرده‌اند و ازآنجاکه ۹۰ درصد اقدامات ما از ضمیر ناخودآگاه ما سرچشمه می‌گیرند، این باورها تقریبا در هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، تأثیر می‌گذارند.

۱. آگاهی از بخش‌های مختلف یک باور

اولین گام برای تغییر یک باور، درک ساختار آن و شناسایی احساسات وابسته به آن است. نمونه‌های زیر را ببینید:

اصلا دوست‌داشتنی نیستم: خودقضاوتی‌ای که احساس بی‌ارزشی ایجاد می‌کند.

از اندامم متنفرم: احساس نارضایتی و شرم.

نباید آن کار را انجام می‌دادم: احساس گناه و خجالت.

این افکار در ابتدا فقط یک جمله یا عبارت هستند، اما وقتی احساسات مربوط به آنها شدت می‌گیرند، به باور تبدیل می‌شوند. فقط زمانی باورمان تغییر خواهد کرد که احساساتمان را درباره آنها رها کنیم.

برای مثال، وقتی در یک رویداد تجاری حضور پیدا می‌کنیم درحالی‌که جین پوشیده‌ایم و می‌بینیم همه با لباس رسمی به آنجا آمده‌اند، احساسات مختلف‌مان شدت می‌گیرند. اولین احساس این است که آنها دارند به من نگاه می‌کنند و قضاوتم می‌کنند. با خودمان می‌گوییم:

«واقعا احمقم (احساس بی‌ارزشی). حتما دعوت‌نامه را اشتباه خوانده‌ام (احساس حماقت). باید برگردم و لباسم را عوض کنم (تردید و ناامنی درباره این تصمیم). رئیسم از من ناامید خواهد شد (احساس فرومایگی). دیگر نمی‌توانم ترفیع بگیرم (ترس از ازدست‌دادن شغل). مطمئنم اخراجم می‌کند (احساس بدبختی و ناامیدی)».

هنگامی‌که داشتید آن لباس‌ها را می‌پوشیدید، از خودتان راضی بودید. اما وقتی با آن شرایط و مجموعه‌ای متفاوت از باورها روبه‌رو شدید، این احساسات فعال شدند.

۲. رهایی از احساسات مربوط به آن باور

برای تغییر یک باور باید مؤلفهٔ قدرتمندی به نام احساسات مربوط به آن را تغییر دهیم. شدت این احساسات است که تغییر برخی باورها را آسان‌تر و برخی دیگر را دشوارتر می‌کند. برای رهایی از این احساسات باید هویت نادرست آن باور را تغییر دهیم.

۳. تغییر زاویهٔ دید برای تغییر هویت نادرست

وقتی با خودتان تکرار می‌کنید که همیشه بازنده هستید، این به باورتان تبدیل می‌شود. ازآنجاکه در این حالت فقط روی ویژگی منفی‌تان تأکید می‌کنید، به‌تدریج این تصویر تحریف‌شده را می‌پذیرید. حتی تأیید مداوم و گفتن «من خیلی باهوش و موفق‌ام» نمی‌تواند این هویت را تغییر دهد، زیرا بخشی از ذهن ما قبل از آنکه این تأیید مثبت نهادینه شود، آن را رد می‌کند. بنابراین باید ابتدا این هویت نادرست را تغییر دهیم.

۴. شکستن پیوندهای ایمان

ایمان (نه به‌معنای اعتقاد مذهبی) نوعی قدرت شخصی است که افکار را به باور تبدیل می‌کند. وقتی درباره چیزی متقاعد می‌شویم یا احساسات پرشوری پیدا می‌کنیم، نوعی انرژی در ما جاری می‌شود و هر فکری را که با آن متناقض باشد از ما دور نگه می‌دارد. بنابراین وقتی ایمان داریم که احمق هستیم، آن را باور می‌کنیم؛ زیرا تصویری که از خودمان ایجاد کرده‌ایم با نیروی ایمان به ما چسبیده و هروقت می‌خواهیم انکارش کنیم، دوباره به‌جای خودش برمی‌گردد. برای تغییر یک باور باید ایمانی را که عقاید و هویت نادرست از خودمان را مانند چسب به هم متصل کرده است بشکنیم.

تصویر بدن

تصویر بدن

۵ درصد از کاربران اظهار داشتند که اگر راهی وجود داشت، اندام‌شان را تغییر می‌دادند.

بسیاری از افراد حتی اگر به‌اصطلاح «روفُرم» باشند، باز هم ناحیه‌ای در بدنشان هست که از آن ناراضی‌اند. برای حل این مشکل ابتدا باید این موضوع را روشن کنید که چرا می‌خواهید اندامتان را تغییر دهید؟ این شما هستید که از آن رضایت ندارید یا دیگران؟ آیا مشکلاتی ازنظر سلامتی برایتان به وجود آورده است یا صرفا از نواقص آن ناراضی هستید؟


چطور به اندامی که دوست داریم برسیم؟

  • اگر قبلا رفتار خوبی با بدن‌تان نداشته‌اید، خودتان را ببخشید و ازاین‌به‌بعد انتخاب‌های سالم و مثبتی داشته باشید.
  • ورزش کنید.
  • غذاهای سالم بخورید و برای تهیهٔ آنها وقت بگذارید. آب هم زیاد بنوشید.
  • از فست فود، الکل، سیگار، قلیان و عادات ناسالم دیگر بگذرید.
  • خواب کافی داشته باشید. شب‌ها هشت ساعت بخوابید.
  • به مدل‌هایی که در رسانه‌ها می‌بینید بی‌اعتنا باشید. آنها را با خودتان مقایسه نکنید.
  • هر بار که درباره بدنتان منفی فکر می‌کنید، سریع ۵ جمله مثبت به خودتان بگویید. خودتان را دوست داشته باشید.

همان‌طور که محمد سایری گفت:

با خودم آشتی می‌کردم و خودم رو نوازش می‌کردم و به خودم می‌گفتم: دوستت دارم پسر!

ساده‌لوحی

برای اینکه ساده‌لوح نباشید گاهی هم به نیت افراد شک کنید

۵ درصد از کاربران خیلی دوست داشتند ساده‌لوحی‌شان را تغییر دهند.

ساده‌بودن چیز بدی نیست اما ساده‌لوحی نه. اگر خوش‌باوری و سادگی از حد بگذرد، می‌تواند مشکل‌آفرین باشد.

چطور ساده‌لوح نباشیم؟

  • گاهی هم به نیت افراد شک کنید. قرار نیست اگر شما انسان خوبی هستید، همه همین‌طور باشند.
  • افراد ساده‌لوح خیلی سریع دیگران را باور می‌کنند. اگر حس خوبی به کسی ندارید، به حستان تا حدی اعتماد کنید.
  • عقل سلیم را در خودتان پرورش دهید. برای این کار کتاب‌هایی را در زمینه‌های مختلف بخوانید.
  • از اشتباهات خودتان بیاموزید.
  • به چهره، زبان بدن و صدای افراد توجه کنید. معمولا افرادی که قصد سوءاستفاده دارند، از ارتباط چشمی خودداری می‌کنند یا وقتی می‌گویید «نه»، بیشتر اصرار می‌کنند یا عصبانی می‌شوند.
  • درهنگام شکست ها، بیماری ها یا هر موقعیت دشوار دیگری که شما را آسیب‌پذیر می‌کند، دایرهٔ ارتباطات را محدود کنید و از ارتباط با افرادی که آنها را نمی‌شناسید اجتناب کنید.
  • افراد ساده‌لوح معمولا قربانی کلاهبرداری‌هایی ازطریق ایمیل یا خرید محصولاتی ازطریق تبلیغات دروغین هستند. درست نیست که به همه‌چیز بی‌اعتماد باشید، اما بهتر است خوب تحقیق کنید.

برخی از موارد دیگری که کاربران ما تمایل زیادی به تغییر آنها داشتند، استرس (۶ درصد)، وسواس فکری (۵ درصد)، غم و افسردگی (۵ درصد)، اعتماد به نفس پایین (۴ درصد)، نه گفتن (۴ درصد)، خجالتی‌بودن (۲ درصد)، زودرنجی (۲ درصد)، دوری از شبکه های اجتماعی (۲ درصد)، غرور (۲ درصد)، خودخواهی (۱ درصد)، حسادت (۱ درصد)، ناامیدی (۱ درصد) و سخت‌گیری (۱ درصد) بودند. درباره این موارد به‌تفصیل در نظرسنجی‌های قبلی صحبت کردیم و راهکارهایی برای آنها ارائه دادیم. امید است این مطلب در تغییر برخی عادات و رفتارهایی که موردپسندتان نیست راهگشا باشد.


Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *