هنر

چرا هالیوود همچنان فیلم های استراتژیک چند اپیزودی می سازد!؟

محمدحسین فرج‌نژاد در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با تأکید بر لزوم اهتمام مدیران سینما و تلویزیون نسبت به ساخت فیلم‌ها و سریال‌های استراتژیک اظهار داشت: سینمای استراتژیک یا راهبردی، سینمایی است که بتواند اهداف عالی و آرمان‌های یک ملت برنامه‌دار و واجد عمق تاریخی را به تصویر بکشد و در مسیر راهبردهای اصلی تمدنی مردمی یک کشور یا منطقه فرهنگی عمل کند.

نیازمند سینما و هنر راهبردی هستیم

وی افزود: بنا این تعریف، تلویزیون و هنر و سینمای راهبردی، دارای نگاهی تمدنی، تاریخی، روبه‌جلو، مبتنی بر میراث، پیش‌رونده، برنامه‌دار، جامع‌نگرانه و آینده‌نگر و ناظر به مدیریت ذهن جامعه در مسیر تمدن‌سازی است. سینمای راهبردی در این معنا، حافظ و تثبیت‌کننده و مروج سرمایه‌های اجتماعی و تمدنی و دینی است، پس سینما و هنر راهبردی، قطعاً خالق آثاری باهویت، مدبرانه، دلسوزانه و آینده‌پژوه می‌تواند باشد و لازم است دروس و رشته‌هایی با همین عنوان در دانشکده‌های هنری و مدیریتی و فرهنگی ما تأسیس شود تا از بی‌هویتی و غربزدگی هنرمندان و محققان و منتقدان در کشور جلوگیری شود.

این کارشناس فضای مجازی، اضافه کرد: سینمای راهبردی در ایران، ظرفیت آن‌ را دارد که تبدیل به سینمای راهبردی منطقه مقاومت و یا حتی بسیاری از ملل آزاده جهان شود کما اینکه در آثاری چون «اصحاب کهف» و «مختارنامه» توانستیم در منطقه موفقیت چشم‌گیری به‌دست آوریم ضمن آن که با آثاری چون «مریم مقدس» و «یوسف پیامبر»، توانستیم در جهان مسیحی و قاره اروپا و آفریقا هم نفوذ و تأثیرگذاری سینمای ایران را شاهد باشیم و استقبال مردم جهان از این دو اثر، بسیار خوب بود و مشتریان و مخاطبان جهانی داشت.

فیلم و سریال های استراتژیک باعث جذب مخاطب انبوه می شود

فرج نژاد بیان داشت: بنابر این به راحتی می‌توان گفت که برخلاف نظر عده‌ای که فکر می‌کنند آثار راهبردی مخاطب زیادی ندارد، بنده معتقدم که تلویزیون و خصوصاً سینمای ایران می‌تواند با ساختن آثار استراتژیک، زمینه جذب بیشتری را در مخاطبان فراهم کرده و موجب رونق در گیشه فروش فیلم‌ها و تعداد مخاطب شود؛ کما این که در خود غرب و آمریکا نیز این آثار از جمله پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین فیلم ها هستند، چرا که آثار راهبردی به عمق تمدن و سیاست‌های راهبردی کشورها برمی‌گردد که قابل افتخار است، ولی آثار دیگر شاید نتوانند این مقدار در ناخودآگاه و حافظه تاریخی مخاطب ماندگار شوند و طبیعتاً مخاطب کمتری دارند.

منتقد سینما و تلویزیون، افزود: فیلم‌های سینمایی چند اپیزودی همچون «ماتریکس»، «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» که در آن مضامین آرمانشهر آخرالزمانی صهیونی و به نوعی مباحث آخرالزمانی و میراث سیاستی- عقیدتی صهیونیست‌های مسیحی و یهودی طرح و بازآفرینی شد، توانستند مخاطب چند میلیونی برای خود دست و پا کرده و گیشه را به تسخیر خود درآورند، ضمن آن که بخشی از اهداف سینمای هالیوود و سازندگان صهیونیستی آن‌ها را محقق کردند و از منظر تجاری و استراتژیک، برای سازندگان و حامیان این آثار، موفقیت زیادی به همراه داشتند.

چرا هالیوود همچنان فیلم های استراتژیک چند اپیزودی می سازد!؟

وی گفت: به همین دلیل است که ساخت چنین آثاری باز هم ادامه پیدا می‌کند و شرکت‌های جریان اصلی یهودیت‌ لیبرال و سرمایه‌داران مسیحی از این دست فیلم‌ها را تداوم می‌بخشند و به نوشته «نیل‌گوبلر» در کتاب تاریخ‌نگاری سینمایی «امپراتوری هالیوود» و دکتر «تریشیا جنکینز» در کتاب  «The CIA in HollyWood: How the Agency Shapes Film and Television»  که به عنوان «دلقک‌ها و آدمکش‌ها» به فارسی منتظر شده، سازمان‌های اطلاعاتی و نظامی مهمی چون سیا و اینتلجنس سرویس و پنتاگون نیز مدافع و حامی جدی چنین فیلم‌هایی هستند که البته آنها در مسیر ظلم سرمایه‌داری عمل می‌کنند؛ حقیقتاً چرا ما نباید بیشتر به فکر باشیم!؟

نویسنده کتاب «دین در سینمای شرق و غرب» اضافه کرد: البته ذکر این نکته مهم است که سینمای استراتژیک، در معنای جامع کلمه، می‌تواند به ابعاد مختلف دکترین‌ها و استراتژی‌های تاریخی، عقیدتی، دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، علم‌نگارانه، تمدن‌سازانه و تاریخ‌نگارانه هر ملّت و تمدنی نیز توجه داشته‌باشد و لذا سینمای راهبردی، صرفاً در سینمای سیاسی خلاصه نمی‌شود.

وی گفت: توجه بدین مطلب که در تاریخ هنر وسینمای جهان نیز قابل توسعه است، دست هنرمندان و سوژه‌پردازان و فیلمنامه‌نویسان و داستان‌نویسان ما را می‌تواند بازتر کند و نگاه بازتری به آنان بدهد. در یک مفهوم کامل‌تر، آثار آینده‌پژوه و آتیه‌پرداز نیز به سینمای استراتژیک، روح بیشتری می‌دهند و بسیاری از آثار دراماتیک علمی ـ تخیلی، ملودرام، کمدی و حتی فانتزی و انیمیشن را در بر می‌گیرد.

پایتخت ۵ قوی تر و محبوب تر از پایتخت ۶

منتقد سینما و تلویزیون کشورمان همچنین خاطرنشان کرد: در ایران نیز، سری قبلی سریال پایتخت نسبت به امسال از استقبال و رضایتمندی بیشتری برخوردار بود، چرا که با نگاهی راهبردی و هوشمندانه و مردمی، تجلیلی از سیاست‌ خارجی مقتدر و انسانی مردم ایران و نظام در سرزمین شام بود و با مضامینی همچون دفاع از عزت و آبروی مسلمین و ظلم‌ستیزی همراه بود که مضامینی فطری و تاریخی دینی هستند و لذا همدلی و همراهی مخاطبان با مجموعه پایتخت۵ خیلی فراتر از پایتخت۶ بود که علاوه بر ضعف مفرط در فیلمنامه و داستان، کارگردانی آن نیز کلیشه‌ای بود و نتوانست با مضامین راهبردی و فرهنگی ارتباط برقرار کند؛ حتی به عقیده بسیاری از منتقدان، گاه در مسیر معکوس حرکت می‌کرد.

وی گفت: بر این اساس، ما نیز باید از طریق تداوم ساخت فیلم و سریال‌های استراتژیک، موفقیت آثاری چون «به وقت شام»، «شیار۱۴۳»، «روزهای زندگی»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «بادیگارد»، «قلاده‌های طلا»، «فیلشاه»، «شاهزاده روم» و… را تکرار کرده و اهداف راهبردی و آینده‌ساز انقلاب اسلامی را دنبال‌کرده و از سویی به این طریق بتوانیم زمینه‌ساز رونق اقتصاد هنر و رسانه باشیم. در این‌صورت چنین سینما و تلویزیونی، ارزش بالاتر ملی و مردمی نیز پیدا خواهد کرد.

باید به سبک و شیوه خودمان عمل کنیم

مدرس و محقق سینما در ادامه بیان داشت: نکته حائز اهمیتی که در این میان وجود دارد این است که ما باید به شیوه و سبک خودمان و با توجه به امکانات و اقتضائات کشور و دوستان زیادی که در سطح منطقه و جهان از ملل آزاده دنیا داریم، دست به تولید این قبیل آثار بزنیم نه این‌که بر اساس شیوه و اسلوبِ سینمای غرب و هالیوود و صرفاً با هزینه‌های سرسام‌آور، به‌دنبال ساخت فیلم‌های استراتژیک باشیم. می‌توان حتی در سینمای طنز و انیمیشن‌های و درام نیز به اهداف راهبردی خود  برسیم و بدخواهان ملت را از هنر و سینمای ایران ناامید کنیم.

وی افزود: تولید و اکران فیلم‌های متعدد و درخشان دفاع مقدسی و مبارزه با قاچاق‌چیان مواد مخدر در دهه شصت و هفتاد نشان داد که می‌توان در این راستا تولیدات خوبی داشت و در عین حال پای بسیاری از مردم را هم به سینماها بازکرد و باعث چرخش اقتصاد هنر هفتم وطنی نیز شد و میلیون‌ها نفر را پای تلویزیون نشاند و فراتر از این ها حتی سرمایه‌های اجتماعی را نیز حفظ نمود.

تأثیرگذاری آثار شهید آوینی و حاتمی کیا بر سینماگران مطرح غرب

فرج‌نژاد همچنین گفت: سینمای مستند شهیدسیدمرتضی آوینی و نیز سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا آن چنان موفق بوده که برخی از سینماگران و هنرمندان مطرح غربی به صراحت عنوان کرده‌اند که از این دست آثار دفاع مقدسی ایران تأثیر گرفته‌اند و این نشان می‌دهد که ما گنجینه عظیمی در اختیار داریم که باید بتوانیم بر اساس شرایط و اقتضائات روز به خوبی از آن‌ها استفاده کنیم. بنده خود در جشنواره جهانی فیلم فجر و جشنواره‌های هنری مقاومت، سینماگران و هنرمندان و اهالی رسانه از کشورهای شرقی و غربی و مسلمان و غیرمسلمان را دیده‌ام که از سینمای دفاع مقدس، مقاومت، فطری، تاریخ مقدس و انیمیشن و مستندها و سریال‌های راهبردی ایران الهام گرفته و جان خود را سیراب نموده و هنرمندان متعهد ایرانی را الگوی خود دانسته‌اند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که ما بضاعت غنی تاریخی، تکنیکی، تمدنی، دینی و تفکر استراتژیک را داریم که بتوانیم سینمای استراتژیک با مدل خودمان را بسازیم؛ ابراز داشت: واقعاً چه کسی گفته که حتماً با صرف هزینه‌های آن‌چنانی و به سبک هالیوود یا آثار بیگ پروداکشن می‌بایست فیلم استراتژیک بسازیم و حال آن‌که با هزینه‌های نسبتاً اندک، اما با طرح و برنامه هوشمندانه و با مشاوران امین و راهبرداندیش می‌توانیم در این مسیر، دست به تولید آثار جذاب و در عین حال پرمحتوایی بزنیم که بازار فروش بین‌المللی و منطقه‌ای نیز داشته باشد و عطش مردم ایران را نیز به هنر متعالی و فاخر و راهبردی سیراب کند.

وی افزود: در صحبتی که با هنرمندان و دانشگاهیان هنرپژوه غربی داشته‌ام، خود آنان نیز صراحتاً ابراز کرده‌اند که از فیلم‌ها و سریال‌هایی چون مریم مقدس، یوسف پیامبر(ص)، مختارنامه، فیلشاه، فهرست مقدس، و نیز برخی آثار مجید مجیدی الهام گرفته و آن را ستوده‌اند و لذا ما می‌توانیم نگاهی به درون داشته و به داشته‌های تمدنی و دینی و سرزمینی و منطقه‌ای خود بالیده، سعی‌مان غنی‌بخشی و دادن ضریب رسانه‌ای به این قبیل آثار باشد؛ ضمن آن‌که به نظر بنده، فیلم‌هایی مثل بادیگارد و به وقت شام از ساخته‌های ابراهیم حاتمی‌کیا و طنزهایی چون اخراجی‌ها از مسعود ده‌نمکی نیز جزو سینمای استراتژیک است که فروششان نیز خیره‌کننده بوده است.

کدام فیلم ها در زمره سینمای استراتژیک قرار می گیرند!؟

نویسنده کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما» همچنین تأکید کرد: در واقع سینمای استراتژیک، آن دسته از آثاری را در بر می‌گیرد که عقبه‌ی تاریخی، تمدنی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه ما را با در نظر گرفتن خواسته‌ها و ارزش‌ها و آرمان‌های انقلابی‌مان در بر گیرد و لذا ما می‌توانیم بر این اساس، با مدل خودمان به دنبال تولید این دسته آثار باشیم، کما این‌که در دهه های ۶۰ و ۷۰ به سینمای دفاع مقدس توجه کرده و آثار درخشانی ساختیم که برخی از آن ها گیشه ها را نیز فتح کردند و این نشان می دهد که اگر اثری، خوب و تکنیکی و جذاب ساخته شود، توده های مردم نیز با آن ارتباط لازم را برقرار می کنند.

نفوذ مافیای سرمایه دار و تغییر جهت گیری سینمای ایران

وی یادآور شد: باز به عنوان مثال عرض می‌کنم که سیاست های کلان نظام و کشور در بحث مبارزه با مواد مخدر در بسیاری از فیلم های دهه ۶۰ به تصویر کشیده شد و انصافاً فیلم‌های موفق و پرمخاطبی بود و حال آن که در حال حاضر متاسفانه نفود برخی مافیاهای سرمایه‌دار و غربزده در سینما و حتی تلویزیون، روند فیلمسازی را به سمت و سویی برده‌است که الان آثار و نتایج آن را مشاهده می‌کنیم و به این خاطر نیز بسیاری از خانواده‌ها عملاً با سینما قهر کرده‌اند و عده‌ای سال هاست که اصلاً سینما نرفته اند.

فرج‌نژاد همچنین خاطرنشان کرد: از سویی عدم تئوریزیه کردن این‌گونه مباحث مهم و بنیادین در سطح دانشکده‌های سینمایی و از سوی دیگر، ضعف و کم‌کاری و بی‌توجهی برخی هنرمندان و نویسندگان و فیلم‌سازان و سینماگران به این مقولات، باعث شده است که در کشور، کمتر شاهد خلق فیلم‌های استراتژیک و آینده‌نگر باشیم، ضمن آن که نباید از کنار عدم همکاری لازم نهادهای راهبردی و نیز ارگان‌های فرهنگی همچون وزارت ارشاد و سازمان سینمایی و بنیاد فارابی در این باره به سادگی گذشت؛ همه این ها دست به دست هم داده که ورود ما در عرصه ساخت فیلم‌های استراتژیک ضعیف باشد و برخی سینماگران ما اسیر آثار مبتذل شوند و حمایت مردم را هم از دست بدهند.

ضعف فعالیت های اندیشکده ای و پژوهشکده ای در حوزه سینما

محقق و پژوهشگر سینما تصریح کرد: ضعف اندیشکده‌ای و پژوهشی ما در این‌باره نیز هویداست و نشان می دهد که هنوز علوم انسانی و اسلامی ما ارتباط قوی با سینما به عنوان هنر، صنعت، رسانه و راهی به‌سوی حکمت پیدا نکرده و لذا قطعاً لازم است که دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه و دانشکده‌های هنری و رسانه‌ای ما که در حوزه هنر و سینما و فرهنگ و سیاستگذاری و راهبردنویسی مطرح هستند به این قضایا ورود کنند و هم این‌که علاوه بر کارهای پژوهشکده‌ای، به تحقیقات اندیشکده‌ای نیز اهتمام داشته باشیم، ضمن آن که تأسیس و تقویت مراکز پژوهشی و راهبردی ناظر به عمل در دانشگاه و حوزه و سازمان‌های هنری نیز ضروری به‌نظر می‌رسد.

وی افزود: واقعیت آن است که ما در زمینه اندیشکده‌سازی و مطالعات اندیشکده‌ای که ناظر به مباحث راهبردی هنر و سینما و مسایل کاربردیِ پژوهش‌های هنری باشد، کمبود جدی داریم که این کمبودها باید با همت جدی مدیران، اهل تحقیق و فعالان این عرصه‌ها رفع شود.

رویکردهای صرف فرمالیستی جوابگو نیست!

نویسنده کتاب «دین و سبک زندگی در پویانمایی» ابراز داشت: در عین حال، ضعف‌های بنیادینی که از قدیم دانشکده‌ها و رشته‌های هنر و سینما و انیمیشن در ایران، بدان مبتلا بوده‌اند، هنوز برقرار است و متاسفانه بیشتر به سمت تفکرات فرمالیستی و تربیت انیماتور و تکنسین صنعت هنری گرایش پیدا کرده‌ایم و نه تربیت مدیران و اندیشه‌پردازان و هنرمندان راهبرداندیش صنعت ـ هنرـ رسانه‌ی سینما و تلویزیون و انیمیشن؛ و لذا خیلی از هنرمندان و تکنسین‌های سینمای ما توجه جدی به مسایل راهبردی و تاریخی و حِکمی و فلسفی و دینی سینما ندارند.

وی افزود: بنابر این با ایجاد و توسعه رشته‌های مفیدی همچون فلسفه هنر، فلسفه سینما، جامعه‌شناسی هنر و سینما، حکمت هنر و سینما، تاریخ هنر و سینما، دین ورسانه، مدیریت سینما و هنر، سینمای راهبردی و … ‌می‌توان به پرکردن این خلأ کمک کرد و چاره‌ای جز پیمودن این راه را نداریم؛ چه اکنون و چه سال‌های بعد و لذا چه بهتر که سریع‌تر به فکر باشیم و با تدوین متون و درس‌نامه‌ها و پژوهش‌هایی از این دست، مقدمه‌ساز این جریان لامحاله باشیم.

دغدغه اهالی سینما نباید فقط گیشه و شهرت باشد

فرج نژاد همچنین بیان داشت: از سوی دیگر، هنرمندان ما نیز باید با دغدغه جدی‌تری به مطالعه و تعمق بر این مباحث روی بیاورند و التفات داشته باشند که رسالت انسانی یک هنرمند، پول‌سازی و توجه به گیشه و شهرت نیست؛ بلکه هنر، یعنی دمین روح تعهد و انسانیت و حقیقت و غایت‌اندیشی در جامعه. البته طبیعی است که اقتصاد سینما هم باید بچرخد که همان طور که گفته شد، با ایجاد سینمای وزین راهبردی، چرخ اقتصاد سینما بهتر خواهد چرخید و نه با ترویج بی‌هویتی وغربزدگی و نقطه‌سازی‌های بی‌برنامه و فرم‌زده و با روحی تکنیک‌زده و خسته؛ بلکه ما به خصوص، نیازمند نگاه محتوایی به میراث و داشته های فرهنگی و تمدنی ایران اسلامی و منطقه مقاومت هستیم.

نویسنده کتاب «نفوذ فرهنگ کابالیستی در سینما» یادآور شد: با تأملی در تاریخ عرفان و اندیشه و هنر در تاریخ ایران و منطقه اسلامی، به وضوح این مسئله به‌چشم می‌آید که در پیشینه‌شناسی محققانه‌ی آثار هنری در تمدن ایرانی‌ـ اسلامی، همواره این نگاه و رویکرد استراتژیک و تمدن‌ساز و آینده‌نگر و مردمی جدی بوده‌است؛ کما این که دقت در نوع ساخت بناهای معماری و ادبیات و شعر ما، دستگاه‌های موسیقی ایرانی و قرآنی، تلاوت‌های قرآنی و مداحی و هنرهای سنتی و دینی ایرانی، نشان می‌دهد که این آثار هنری، با چه قدرتی در جامعه و تمدن ایران اسلامی ظهور و بروز و نقش داشته‌اند و میلیون‌ها نفر از مردم هم با عمق جان بدان لبیک گفته و حامی و پشتیبان هنر ایرانی- اسلامی بوده و هستند، ولی متاسفانه در سال‌های اخیر به خاطر غربزدگی دانشگاه‌ها و هنرمندان ما و توسعه سکولاریسم و جدایی علوم حوزوی از متن زندگی، توجه به این مباحث تضعیف شده‌ و حال آن که در سنت اصیل ایرانی و ممالک شرقی، امثال حافظ و سعدی و ابن‌هیثم و ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی و امام خمینی(ره)، هم عالم دین بوده و هم دانشمند مردمی و هم هنرمند و هم پشتیبان مردم.

هنر و سینمای پس از انقلاب مورد توجه دنیا قرار گرفته است

وی در خاتمه گفت: به عقیده بنده، با این راهکار ها می‌توان به حقیقت سینمای استراتژیک نزدیک و نزدیک‌تر شد و از سویی، کمبود پژوهش‌های راهبردی و آثار تولیدی در این‌باره را جبران کرد و خوشبختانه کاوش و تولید در این مسیر در کشور ما حرکت رو به رشدی داشته است و هنر و سینما و تلویزیون در دوران انقلاب اسلامی را مورد توجه جهانیان قرار داده است و باید با تلاش و همدلی و مدیریت بهتر، خلأها را جبران کرد تا به نقطه اوج بتوانیم دست یازیم.

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *