بازگشت از زندگی نباتی، تنها در شش هفته
درحالیکه تنها ۳ تا ۷ درصد از افرادی که به کما میروند دوباره به زندگی برمیگردند؛ ۸۴درصد از بیماران مرکز تخصصی کسلر نیوجرسی طی درمانی شش هفتهای دوباره بیدار میشوند و به زندگی عادی خود ادامه میدهند.
نابینایی، سرطان بدخیم مغز و زندگی نباتی را میتوان سرسختترین چالشهایی به شمار آورد که علم پزشکی تاکنون پیش رو داشته و هنوز موفق به درمان آنها نشده است. شاید همین ناامیدی از راههای همیشگی باعثشده که اینبار پزشکان به سراغ درمانهای غیرمتعارف برای این بیماران بروند و آنطور که در گزارش پاپساینس میخوانید به پاسخهای امیدوارکنندهای دست پیدا کنند. در بخش سوم از این گزارش سهگانه به بازگرداندن بیماران با سطح هوشیاری پایین به زندگی میپردازیم.
هدف: سطح هشیاری پایین یا زندگی نباتی که در آن تنها ۳ تا ۷ از درصد بیماران به زندگی بازمیگردند.
درمان قطعی: شوک وارد کردن به مغز برای برگشت به زندگی
وضعیت: در حالحاضر تنها در یک درمانگاه تخصصی انجام میشود
چند لحظه پس از اینکه استیون دامسکی توپ را به سمت همبازیش پرتاب کرد، همان توپ با ضربه محکم چوب به سینه او برخورد کرد، قدرت ضربه به حدی بود که قلب استیون از کار ایستاد. پزشکان معالج او گفتند که احتمال میدهند استیون هرگز به زندگی عادی برنگردد. فیلیپ دهفینا، محقق علوم عصبی که از این اتفاق باخبر شد، تلاش کرد استیون را با روش منحصربهفردش درمان کند و استیون پس از ششهفته درمان بیدار شد. در حالی که پزشکان پیشین بازگشت او را به زندگی را از سر خوشاقبالی دانستهاند، دهفینا میگوید: «ما به داشتن این همه بیمار خوششانس افتخار میکنیم». دهفینا حق دارد، او و همکارانش توانستهاند ۸۴ درصد از مراجعان با سطح هوشیاری حداقل یا دچار زندگی نباتی را بیدار کنند. این در حالی است که آمارهای جهانی زیر ۷ درصد هستند.
نحوه درمان
زمانی که یک بیمار در مؤسسه کسلر، واقع در نیوجرسی توسط دهفینا و جاناتان فلاس تحت درمان قرار میگیرد، خبری از معالجات دارویی استاندارد نیست. در مقابل بیمار معجونی از داروهای گوناگون برای هشیاری ناگهانی مغز دریافت میکند. پزشکان در ابتدا محرکهایی مانند دوپامین تجویز میکنند، با تحریک اندک مغز، داروهای ضدافسردگی تجویز میشوند و پس از آن داروهای ضداضطراب و درمان دارویی پارکینسون به کار گرفته میشود. در نهایت Narcan دارویی که در بیماران با مصرف بالای هروئین برای مهار اندورفینهای طبیعی به کار میرود تا فرد را به آرامی به هشیاری برگرداند، استفاده خواهد شد.
الکترودهای متصل به مچها سیگنالهایی را به اعصاب میانی میفرستند که از طریق آنها به طناب نخاعی و تالاموس که مقصد نهایی است، میرسند. این فعالیت الکتریکی مغز را تحریک میکند و سطح اکسیژن، جریان خون و گلوکز ارسالی به قشر مخ، بخشی از مغز که کنترل اعمال شناختی، شخصیتی و هیجانی را به عهده دارد، به حداکثر میرساند. محققان احتمال میدهند این در نهایت به رشد بخش عصبی تازهای منجر میشود که میتواند اتصالات عصبی از دسترفته را در قشر مخ باز یابی کند.
بیماران در هفته پنجم ویتامین، اسیدهای آمینه، داروهای گیاهی و مواد معدنی که میتوانند تنشهای سلولی را کاهش داده و امکان انتقال سیناپسی نرمال را فراهم کنند، به تدریج دریافت میکنند.
این تکنیک تاکنون توانسته برای بازگرداندن ۴۳ بیمار از زندگی نباتی یا هشیاری بسیاراندک به زندگی مورد استفاده قرار گیرد، بی آنکه اثر منفی مشخصی روی فرد داشته باشد.
۳۲۰هزار سرباز در ایالات متحده وجود دارند که از جراحات مغزی در طول جنگ رنج میبرند. به همین دلیل وزارت دفاع آمریکا به توسعه این روش درمان بسیارعلاقهمند است و بودجهای ۶.۴ میلیون دلاری را در اختیار بنیاد تحقیقات بینالمللی مغز که دهفینا از اعضای آن است قرار داده است. البته باز هم بیماران در اولویت هستند. فلاس میگوید: «ما میخواهیم ابتدا به نتیجه برسیم، در مرحله بعد به این فکر خواهیم کرد که این درمان چگونه ما را به نتیجه رسانده است».