روانشناسی

روان رنجوری چیست؛ آشنایی با ۲۰ ویژگی افراد روان رنجور

روان رنجوری

روان رنجوری، هر فردی با هر نوع اختلال روانی را در برمی‌گیرد. در واقع، هرکسی که دچار اضطراب فراوان یا سایر عوارض ناراحت‌کنندهٔ هیجانی، مانند ترس مدام و غیرمنطقی، فکرهای وسواسی، رفتارهای اجباری، حالت‌های متضاد و واکنش‌های جسمی و افسرده است، به‌عنوان روان‌رنجور شناخته می‌شود. با این مطلب همراه شوید تا شما را با ویژگی‌های فردیِ روان رنجوری و نمونه‌هایی از رفتارهای روان‌رنجورانه بیشتر آشنا کنیم.

  • ویژگی‌های فردیِ افراد روان رنجور
  • روان رنجوی چیست؟
  • رفتارهای افراد روان رنجور
  • حساسیت، ویژگی مثبت افراد روان رنجور
  • رفتارهای روان رنجوری نشانهٔ چه هستند؟
  • چطور می‌توان رفتارهای روان‌رنجورانه را متوقف کرد؟

نشانه‌های روان رنجوری برخلاف روان پریشی، شامل اختلال‌های ناخوشایند شخصیتی، درک‌نکردن محیط اطراف و ازدست‌دادن رابطه با دنیای واقعی نیستند. در علم روانکاوی، اختلالات روانی به‌طور کلی روش‌های ناخودآگاهِ مبالغه‌آمیزی برای رویارویی با تضادهای درونی و اضطرابی هستند. بیشتر اختلال‌هایی که پیش‌تر اختلال روانی نامیده می‌شدند، اکنون جزو اختلال‌های اضطرابی به شمار می‌روند. به این افراد روان‌نژند هم می‌گویند.

وقتی کسی را روان‌رنجور (Neurotic) یا روان‌نژند می‌نامند، قصد توهین ندارند؛ این فقط توصیفی از وضعیت اوست. خیلی‌ها هستند که آن‌قدر بیش از اندازه فکر کرده یا نگران‌اند که به حد پریشانی می‌رسند. روان‌نژندها نمی‌توانند از چیزهایی که مضطرب‌شان می‌کنند، رها شوند. همهٔ فکر فردِ روان‌رنجور مشغول سلامت، کار، یا حتی نظرات دوستان و اطرافیانش است. همهٔ آدم‌ها چنین ویژگی‌هایی دارند؛ اما افراد روان‌رنجور بیش از حد چنین رفتارهایی از خود نشان می‌دهند. آن‌ها سعی نمی‌کنند با اطرافیان‌شان متفاوت باشند؛ فقط بیش از متوسطِ مردم نگران هستند. آن‌ها متفاوت هستند؛ اما این ایرادی ندارد.

روان رنجوری آسان نیست؛ اما راه‌هایی برای کنترل آن وجود دارد و مراجعه به درمانگر یکی از آن راه‌هاست. اما پیش از آنکه به این مرحله برسیم، بیایید ببینیم روان رنجوری چیست و روان‌رنجور بودن یعنی چه؟

ویژگی‌های فردیِ افراد روان رنجور

بنا بر پژوهش‌های روان‌شناختی، پنج جنبهٔ اصلی برای شخصیت افراد وجود دارد؛ به این جنبه‌ها پنج بزرگ (The Big Five) می‌گویند که عبارت‌اند از: استقبال از تجربه، وظیفه شناسی، برون‌گرایی و درون گرایی، سازگاری و روان‌ رنجوری. سرنام‌های OCEAN و CANOE هم به همین جنبه‌ها اشاره دارند. روان‌شناس‌ها برای تعیین اینکه هر فردی از کدام جنبهٔ شخصیتی برخوردار است، از ارزیابی‌های گوناگونی بهره می‌گیرند. این ارزیابی‌ها مقدار این جنبه در وجود فرد را هم تعیین می‌کنند.

روان‌شناس‌ها از این مدلِ پنج عامل بزرگ شخصیت برای کمک به درک روابط افراد در جامعه و همین‌طور رفتار آن‌ها در محل کار استفاده می‌کنند. فرد روان‌رنجور، به تفکر دیگران دربارهٔ خود اهمیت زیادی می‌دهد و خلق‌وخوی مضطرب‌تری نسبت به بقیه دارد. افراد مبتلا به روان رنجوری در برخورد با اشتباهاتی که در محل کار و تحصیل مرتکب می‌شوند هم مشکل دارند. آن‌ها در محل کار و تحصیل، نسبت به خودشان و دیگران بسیار معترض هستند.

زیگموند فروید (Sigmund Freud) دربارهٔ روان‌رنجورها و روان رنجوری صحبت‌های زیادی کرده است. او مطالب زیادی هم دربارهٔ روان رنجوری نوشته و در آن‌ها به‌تفصیل دربارهٔ معنای آن توضیح داده است. او بر این باور بود که روان رنجوری به‌خاطر تضادهای ناخودآگاهِ یک طبیعت جنسی پدید آمده است. او این نتیجه را هم گرفته که روان رنجوری به دوران کودکی فرد بازمی‌گردد. فروید عقیده داشت فرد مبتلا به روان رنجوری از این موضوع آگاهی ندارد. او معتقد بود فرد موردنظر می‌خواهد تضادهای درونی خود را با عوارض روان رنجوری برطرف کند؛ بنابراین این رفتارها را از خود نشان می‌دهد تا مشکلاتش را حل کند.

روان رنجوری چیست؟

روان رنجوری چیست

یکی از نشانه‌های روان رنجوری این است که فرد مبتلا مدام نگران است. البته نگرانی ممکن است نشانهٔ اضطراب هم باشد. فرد مبتلا به روان رنجوری دربارهٔ رفتارهای خود و دید دیگران نسبت به آن‌ها هم نگران است. او می‌ترسد دیگران از رفتارهایش خوش‌شان نیاید؛ و چه‌بسا مدام در این مورد سؤال هم می‌کند. مسلما رابطه با فردی که مدام می‌پرسد آیا مرتکب اشتباهی شده، آیا مشکلی وجود دارد یا پرسش‌هایی مشابه، دشوار است. نگران‌بودن کاملا طبیعی است؛ اما وقتی فرد متوجه می‌شود این نگرانی بیش از حد است، طوری که نمی‌تواند تمرکز کند یا کار خود را انجام بدهد، می‌توان گفت دچار روان رنجوری است.

امروزه روان‌شناس‌ها دیگر افراد را مبتلا به روان رنجوری تشخیص نمی‌دهند؛ اما رفتارهای روان رنجوری هنوز هم مشکل ذهنی مختصر، ولی غالبی قلمداد می‌شوند. روان رنجوری یک ویژگی شخصیتی است که باعث می‌شود افراد احساس نگرانی، افسردگی یا عصبانیت کنند و چنین رفتارهایی از خود نشان بدهند. روان‌نژندی یا روان رنجوری اختلال روانی‌ای تلقی می‌شد که احساسات و رفتارهای خاص خودش را به همراه دارد. در ادامه به نمونه‌هایی از رفتارهای روان رنجوری اشاره می‌کنیم:

رفتارهای افراد روان رنجور

خیلی‌ها روان‌رنجور هستند؛ اما از این مسئله آگاهی ندارند. شما هم چه‌بسا مضطرب باشید؛ ولی از آن مطلع نباشید. هر فردی، روان رنجوریِ ویژهٔ خودش را دارد؛ اما بعضی‌ها روان‌رنجورتر از بقیه رفتار می‌کنند. شاید با خودتان فکر می‌کنید اصلا چه چیز روان رنجوری بد است؟ باید گفت فرد روان‌رنجور، اطرافیانش را مستأصل می‌کند؛ آن هم بدون آنکه خودش متوجه باشد. هر کسی ممکن است روان‌رنجور باشد و نداند. شما هم فکر می‌کنید روان‌رنجور هستید؟ پیش از آنکه به این پرسش پاسخ بدهید، بگذارید چند رفتار رایج روان‌رنجورها را بررسی کنیم و ببینیم شما هم این رفتارها را دارید یا نه.

نمونه‌هایی از رفتارهای روان‌رنجورانه

رفتارهای روان رنجوری

شاید این رفتارهایی که در ادامه بیان می‌کنیم، برای شما هم بسیار آشنا باشند؛ چون بسیار رایج و همه‌گیر هستند.

۱. تحریک‌پذیری عمومی

آیا تا به حال همسایه‌ای داشته‌اید که مدام به کوچک‌ترین مسائل اعتراض کند؟ مدام غر بزند که ساکت باشید؛ نگذارید بچه‌ها در حیاط بازی کنند؛ یا سمت پله‌های آن‌ها نروید؛ چنین آدم‌هایی رفتارهای روان رنجوری دارند.

۲. شکایت از مشکلات جسمی، بدون دلیل پزشکی

بسیاری از رفتارهای روان رنجوری در قالب شکایت‌های گاه‌وبیگاه از وضعیت جسمی هستند، که هیچ دلیل پزشکی هم ندارند. اگر کسی خیلی دربارهٔ مشکلات جسمی خود صحبت کند، اما دلیل مشخصی برای آن‌ها نداشته باشد، دیگران را آزار می‌دهد. همین ممکن است روابط فرد روان‌رنجور با دیگران را هم دچار مشکل کند.

۳. خشم جاده‌ای

افرادی که دچار خشم جاده‌ای هستند، رفتارهای روان رنجوری از خود نشان می‌دهند. هرچه نباشد، بالاخره هرکسی موقع رانندگی مرتکب اشتباهاتی می‌شود. بعضی‌ها کنترل خود را از دست می‌دهند؛ اما خیلی‌ها هم خود را کنترل می‌کنند. ناراحت و عصبانی شدن به‌خاطر هر اشتباه کوچکی، از نشانه‌های روان رنجوری است.

۴. نگرانی برای ایمنی فرزند

نگرانی والدین برای کوچک‌ترین خطراتی که فرزندشان را ممکن است تهدید کند، آن‌ها را به‌اصطلاح به «والدین هلیکوپتری» تبدیل می‌کند! این دسته از والدین آن‌قدر نگران محافظت از فرزند خود هستند، که به او اجازهٔ کودکی‌کردن نمی‌دهند. مشکل آن‌ها با ایمنی فرزندشان، زندگی او را با چالشی جدی روبرو کرده و باعث می‌شود کودک مضطرب و خجالتی بار بیاید.

۵. توجه بیش از حد به مشکلات روان‌شناختی

از قضا، بعضی‌ها به‌خوبی می‌دانند که رفتارهای روان رنجوری دارند؛ اما به هر حال رفتار خود را ادامه می‌دهند. وسواس نسبت به سلامت ذهنی، می‌تواند مشکل این دسته از افراد را بدتر هم بکند. البته اگر نشانه‌های جدی یک اختلال را در خود می‌بینید، حتما باید با مشاور متخصص مشورت کنید؛ اما هر اتفاق کوچکی هم که می‌افتد، لازم نیست خودتان را معاینه کنید!

۶. پریشانی هیجانی بر سر اتفاقات روزمره

ناراحت‌شدن به‌خاطر رخدادهای بد کاملا طبیعی است؛ اما ناراحت‌شدن بر سر مسائل بسیار جزئی روزمره، غیرمنطقی است. شکستن ناخن، ریختن یک استکان چای یا پنج دقیقه دیرکردن دوستی که با او قرار دارید، هیچ‌کدام دلیلی برای خراب‌شدن کل روزتان نیستند.

۷. مقصر دانستن خود

کسانی که رفتارهای روان رنجوری دارند، اغلب بر سر چیزهایی که اصلا تقصیر آن‌ها نبوده، خود را مقصر می‌دانند. بعضی وقت‌ها اشتباه بسیار کوچکی مرتکب می‌شوند که هیچ‌کس هم متوجه آن نمی‌شود؛ اما مانند یک مقصر بزرگ رفتار می‌کنند؛ با تمام وجود عذرخواهی می‌کنند و به‌خاطر احساس مقصربودن، از چشم‌ در‌ چشم‌ شدن با طرف مقابل هم امتناع می‌ورزند.

۸. فکر بیش از اندازه یا خودخوری

تفکر بیش از حد نه‌تنها رفتاری روان‌رنجورانه است؛ بلکه می‌تواند به افسردگی هم منتهی شود. اگر برای کارهایی که باید انجام می‌دادید ولی ندادید یا مسائل جزئی روزمره خودخوری کنید، سایر رفتارهای روان‌رنجورانه هم در پی آن می‌آیند.

۹. کمال‌گرایی

خیلی‌ها دوست دارند کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. بین این تمایل و احساس اینکه هر کاری را باید بی‌نقص انجام داد، تفاوت وجود دارد. افراد کمال‌گرا، معمولا وقت بیشتری از آنچه باید را صرف انجام کارها می‌کنند؛ چون نمی‌خواهند هرگز مرتکب اشتباه شوند.

۱۰. وابستگی

وابستگی بیش از اندازه به دیگران برای رفع نیازهای روزمره، ممکن است باعث رفتارهای روان‌رنجورانهٔ گوناگونی شود. فرد روان‌رنجور به‌جای اینکه خودش کارهایش را انجام دهد، منتظر می‌ماند تا دیگران برایش انجام بدهند. در واقع چنین فردی مسئولیت‌پذیر نیست.

۱۱. مشکل در کنار آمدن با دیگران در محل کار

روان رنجوری در محل کار

افرادی که رفتارهای روان‌رنجورانه دارند، معمولا در محل کار نمی‌توانند با دیگران کنار بیایند. رفتارهای روان‌رنجورانهٔ اجتماعی مانند وابستگی، ممکن است این افراد را در روابط کاری دچار مشکل کرده و جلوی پیشرفت‌شان را بگیرند.

۱۲. مشکل در برآوردن نیازهای اولیه

روان رنجوری می‌تواند حتی فرد را از برآوردن نیازهای اولیهٔ خودش هم بازدارد. اگر احساس ناراحتی و نگرانی کنید، ممکن است نتوانید روی انجام کارهای کوچک شخصی مانند دوش‌گرفتن و اصلاح هم تمرکز داشته باشید. حتی نمی‌توانید برنامهٔ غذایی خود را دنبال کرده یا به‌اندازهٔ کافی استراحت کنید؛ چون هر تغییری کوچک در برنامه، باعث می‌شود احساس نگرانی و پریشانی کنید.

۱۳. مشکل در روابط عاطفی

مشکل در روابط عاطفی در میان افراد مبتلا به روان رنجوری رایج است. آن‌ها مدام غر می‌زنند و از طرف مقابل‌شان انتظار دارند کارهایی برایشان بکنند که خودشان به‌راحتی می‌توانند از پسِ آن‌ها بربیایند. آن‌ها سعی می‌کنند طرف مقابل خود را کنترل کنند و چه‌بسا او را متهم به بی‌وفایی هم می‌کنند؛ آن هم بدون آنکه مدرک یا شاهدی بر مدعای خود داشته باشند.

۱۴. معرکه به راه انداختن

هرکسی ممکن است معرکه به راه بیندازد؛ خواه مرد باشد یا زن؛ او بر سر مسائل جزئی، میان اطرافیان و دوستان معرکه برپا می‌کند و از کاه، کوه می‌سازد. فردی که چنین رفتارهایی دارد، نه‌تنها خودش را ناراحت می‌کند، بلکه باعث ناراحتی دیگران هم می‌شود و روز آرام همه را به هم می‌ریزد.

۱۵. ناراحتی بیش از اندازه بر سر مسائل جزئی

ناراحتی بر سر رخدادهای بزرگ ایرادی ندارد؛ اما ناراحتی، گریه‌زاری و در رختخواب ماندن، آن‌هم وقتی اتفاق بسیار کوچکی افتاده که اهمیت چندانی ندارد، از نشانه‌های روان رنجوری به شمار می‌رود. تصور کنید فردی، خودکاری را که مثلا با آن پای برگهٔ خرید خانه‌اش را امضا کرده، گم می‌کند. شاید کمی ناراحتی اولیه ایرادی نداشته باشد؛ اما وقتی آن را بزرگ می‌کند و ناراحتی او به گریه و خودخوری تبدیل می‌شود، می‌توان گفت به روان رنجوری مبتلاست.

۱۶. حسادت

افراد روان‌رنجور، اغلب نسبت به دیگران حسادت فراوانی دارند. آن‌ها می‌خواهند دارایی‌های دیگران را داشته باشند؛ از فرصت‌ها و مزایای آن‌ها برخوردار باشند؛ می‌خواهند در جایگاه دیگران باشند. آن‌ها چنین خواسته‌هایی را با رفتارهای روان‌رنجورانه نشان می‌دهند؛ رفتارهایی مانند خراب‌کردن بقیه، التماس آن‌ها برای گرفتن چیزهایی که دارند، یا حتی دزدیدن‌شان.

۱۷. واکنش منفی به حوادث خنثی

گاهی اوقات حوادثی که روان‌رنجورها را ناراحت می‌کند، در حقیقت نه خوب است و نه بد. با این حال، روان‌رنجورها واکنش منفی نسبت به آن‌ها دارند.

۱۸. وحشت کردن در موقعیت‌های نسبتا عادی

دچار وحشت شدن در موقعیت‌های تهدیدآمیز کاملا طبیعی است. پاسخ جنگ یا گریز (Fight-or-Flight Response) معروف است. اما اگر این سیستمِ پاسخ‌گویی زمانی عمل کند که هیچ تهدیدی وجود ندارد، نشانه‌ای از روان رنجوری فرد به دست می‌دهد.

۱۹. بی‌ثباتی هیجانی

روان‌رنجورها خیلی راحت و با کوچک‌ترین رخدادی تعادل هیجانی خود را از دست می‌دهند و به همین خاطر بی‌ثبات هستند. شاید یک دقیقه رفتار مناسبی داشته باشند و بلافاصله پس از آن عصبانی و سپس ناراحت شوند. نمی‌توان روی این آدم‌ها حساب کرد. ازاین‌رو، اطرافیان‌شان معمولا آزار می‌بینند.

۲۰. ناتوانی در پیشبرد زندگی روزمره، پس از یک اتفاق‌ بزرگ و نامربوط

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نوعی رفتار روان‌رنجورانه تلقی می‌شود. شاید فردی در جنگ شرکت کرده، حالا با شنیدن صدای مثلا ترقه، ذهنش دوباره به آن دوران برمی‌گردد؛ این در واقع از نشانه‌های روان رنجوری است.

حساسیت، ویژگی مثبت افراد روان رنجور

پژوهشگری به‌ نام ریچارد زینبرگ (Richard Zinbarg) دریافت که افراد روان‌رنجور، بسیار حساس و هم‌دل هستند. آن‌ها شاید نسبت به اضطراب و افسردگی آسیب‌پذیر باشند؛ اما در عین حال به احساسات اطرافیان‌شان هم اهمیت داده و می‌کوشند به آن‌ها کمک کنند. مضطرب و روان‌رنجور بودن، شما را «آدم بد» ماجرا نمی‌کند؛ بلکه اصلا راهی برای زندگی است. در واقع روان‌رنجور، به فکر احساسات دیگران است و دوست دارد به آن‌ها کمک کند تا احساس بهتری داشته باشند. حساسیت، ویژگی مثبتی است. روان رنجوری مزایایی هم دارد؛ از جمله همین حساسیت فراوان نسبت به احساسات دیگران.

رفتارهای روان رنجوری نشانهٔ چه هستند؟

تشخیص روان رنجوری

پیش‌تر گفتیم روان‌شناس‌ها دیگر روان رنجوری را تشخیص معتبری نمی‌دانند؛ پس این رفتارهای روان‌رنجورانه به چه معناست؟ اگر کسی همیشه رفتارهای روان‌رنجورانه از خود نشان می‌دهد، احتمالا مشکل جدی ذهنی دارد؛ برای نمونه، می‌توان به افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و اختلال خشم اشاره کرد. امروزه پزشک‌ها چندان به روان رنجوری نمی‌پردازند؛ اما اگر رفتارهای روان رنجوری در فرد به عادت تبدیل شوند، می‌توانند به او کمک کنند.

چطور می‌توان رفتارهای روان‌رنجورانه را متوقف کرد؟

چند روش برای متوقف‌کردن رفتارهای روان‌رنجورانه این‌ها هستند:

  • بالا بردن اعتماد به نفس؛
  • تلاش برای انجام کارها برای خود؛
  • تشخیص دقیق مسئولیت‌ها؛
  • قناعت به داشته‌ها؛
  • مراقبت از خود، حتی وقتی حالش را ندارید؛
  • یادآوری اینکه اتفاقات کوچک ارزش ناراحت‌شدن ندارند.

اگر شما هم روان‌رنجور هستید، ولی نمی‌توانید رفتارهای روان‌رنجورانهٔ خود را تغییر بدهید، باید از مشاور متخصص کمک بگیرید. این آنجایی اهمیت می‌یابد که مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۲ نشان داد کسانی که رفتارهای روان رنجوری دارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا به روان‌پریشی هستند.

دارو، رفتاردرمانی شناختی و روش‌های آرام‌بخشی، مانند تنفس عمیق، از درمان‌های رایج روان رنجوری هستند. ثابت شده رفتاردرمانی‌هایی که شامل آموزش و تقویت باشند هم در تغییر رفتارهای روان‌رنجورانه مؤثر هستند.


Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *