سوئد سامانه پدافندی RBS 70 NG را برای اوکراین ارسال میکند
در این روزها از جنگ پدافند هوایی از اساسیترین نیازهای اوکراین است. از این رو سوئد تصمیم به ارسال سامانه RBS 70 NG برای مدافعین گرفت.
همانطور که در نوشتارهای پیشین اشاره کردیم، تمرکز روسها بر استفاده از موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری جهت حمله به شهرهای اوکراین، سبب شد پدافند هوایی نیاز اصلی مدافعین طی یک ماه اخیر باشد. از این رو شاهد ارسال سامانههای پدافندی متنوعی از طرف غرب هستیم. سوئد نیز بر اساس سیاست دفاعی جدید خود که حمایت از اوکراین نیز در آن بیان شده، تصمیم گرفت تسلیحات پیشرفته برای اوکراین ارسال کند که دست کم در مرحله اول شامل ۱۲ هویتزر خودکشش ۱۵۵ میلیمتری آرچر و شمار نامشخصی سامانه پدافندی RBS 70 است که با توجه به تاکید استکهلم مبنی بر سلاح پیشرفته، به احتمال زیاد نسخه RBS 70 NG را دریافت میکنند.
سامانه پدافند کوتاه برد RBS 70 ساخت کمپانی هوافضا و دفاعی سوئدی بوفورس (Bofors) است. البته در سال ۱۹۹۹ کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی ساب (Saab) از سوئد اقدام به خرید کمپانی سلسیوس (Celsius) که مالک بوفورس بود نمود. در سال ۲۰۰۰ نیز کمپانی نظامی آمریکایی UDI بخش مربوط به تسلیحات سنگین بوفورس را خرید، اما ساب تجارت موشکی آن را برای خود نگه داشت و از این رو امتیاز سامانه RBS 70 برای Saab Bofors Dynamics است. بعدها کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی بریتانیایی BAE Systems به طور کلی UDI خریداری و امروزه BAE Systems Bofors یکی از زیرشاخههای سوئدی BAE و مالک امتیاز هویتزر آرچر است.
طراحی سامانه RBS 70 با هدف ساخت یک پدافند ارزان قیمت که کار با آن ساده باشد و در شرایط آب و هوایی قطبی سوئد نیز بدون مشکل کار کند، از سال ۱۹۶۷ آغاز و نخستین نمونههای ساخته شده در سال ۱۹۷۳ جهت ارزیابی تحویل نیروی هوایی سوئد شد. این مرحله طی ۳ فاز از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۵ طول کشید و در آن بازه بیش از ۱۰۰ موشک شلیک شد. این مرحله سرانجام با رضایت نیروی هوایی سوئد از سامانه جدید پایان یافت و نخستین سفارش در نیمه سال ۱۹۷۵ ثبت شد. بدین ترتیب نخستین نسل از سامانه مذکور در سال ۱۹۷۷ وارد خدمت در ارتش سوئد شد. پس از آن ۱۹ کشور دیگر منجمله ایران نیز این سامانه را خریداری کردند.
کشورمان در زمان جنگ ۸ ساله ایران و عراق، شمار نامشخصی RBS 70 از پاکستان دریافت و گفته میشود شکار ۴۰ تا ۶۰ جنگنده عراقی را در کارنامه خود دارد؛ البته برخی منابع دیگر میگوید سامانهها از سنگاپور که یکی از کاربران آن است خریداری شدند. با این حال جنگ ایران و عراق اولین و تنها سابقه عملیاتی از این سامانه سوئدی است. نمونه مورد استفاده نیز نخستین نسل از آن بود که با شکارهای متعدد و حفاظت از حریم هوایی ایران در مقابل هواگردهای متجاوز، عملکرد بسیار درخشانی از خود بر جای گذاشت. بایستی توجه داشت که ایران پیشتر کاربر این سامانه نبود و تمام فرایندهای ضروری نظیر آموزش خدمه همگی در همان زمان جنگ انجام شد.
این سامانه انفرادی و به دلیل وزن کم قابل حمل توسط انسان است اما دوش پرتاب نیست. پرتابگر که روی یک سه پایه سوار است را میتوان به سرعت در میدان نبرد مستقر و اقدام به محافظت از حریم هوایی آن منطقه در برد کوتاه نمود. این سامانه در هر ساعت از روز و همه شرایط آب و هوایی میتواند فعالیت کند. همچنین استفاده ۲۰ کشور از آن با شرایط جغرافیایی متفاوت نظیر استرالیا، سوئد، برزیل، ایرلند، پاکستان، امارات متحده عربی و… نشان میدهد RBS 70 در هر شرایط اقلیمی بدون محدودیتهای محیطی مثل دما، ارتفاع، فشار، رطوبت و… نیز قادر به انجام عملیات است که این نکته دید باز طراحان آن در کمپانی بوفورس را برجسته میکند.
همانطور که اشاره شد اجزای این سامانه توسط انسان حمل میشود و یک تیم ۳ نفره نیاز است. واحد پرتابگر آن از دو بخش سهپایه و بخش هدفگیری تشکیل شده که هر کدام در یک کوله پشتی مخصوص توسط یک نفر حمل میشود. نفر سوم تیم نیز مسئول حمل موشکها است که درون محفظه لولهای مخصوصی قرار دارند. سه پایه یک صندلی برای کاربر داشته و همچون بخش هدفگیر نیز چرخش ۳۶۰ درجه دارد تا پوششی سراسری فراهم سازد. این اجزا همگی با باتری کار کرده و به سرعت طی ۳۰ ثانیه نصب، به یکدیگر متصل و مستقر میشوند. پس از پایان ماموریت نیز دوباره در زمانی بسیار کوتاه میتوان آنها را جمع و سریعا منطقه را ترک کرد.
وزن پرتابگر و سهپایه صندلیدار آن که هر کدام توسط ۱ سرباز حمل میشود به ترتیب ۳۵ و ۲۵ کیلوگرم است. به طور کلی وزن بسیار کم اجزای این سامانه سبب میشود گزینه بسیار مناسبی جهت حمل توسط چتربازان و واحدهای هوابرد باشد تا به محض فتح یک منطقه، با برپایی سامانه پدافندی کوتاه برد از حریم هوایی آن محافظت کنند. این سامانه به نگهداری و تعمیر دورهای نیاز ندارد که آن را مناسب هر نبردی میسازد و در کاهش هزینه عملیاتی آن موثر است. مهمات آن نیز به دلیل نوع روش هدایتی خود ارزان هستند؛ به صورت کلی قیمت هر تیر موشک این سامانه نصف سامانههای دوش پرتاب نظیرFIM-92 استینگر ( Stinger) آمریکایی است.
این سامانه میتواند به صورت کاملا مستقل عمل کند و برای این کار خدمه خود اقدام به هدفیابی میکنند. همچنین برای بهبود عملکرد میتواند اطلاعات مربوط به هدف را از رادارهای خودی دریافت و پس از مشخص شدن موقعیت هدف، خدمه با آن درگیر شوند. انواع رادارها خصوصا خانواده جیراف (Giraffe) ساخت ساب میتوانند در نقش جستجوگر اهداف با سامانه RBS 70 همکاری کنند؛ مثلا رادار Giraffe 75 میتواند به ۹ سامانه متصل و واحدهای آتش با فاصله ۴ کیلومتر از یکدیگر مستقر و یک آتشبار تشکیل دهند که میتواند از منطقهای به مساحت ۱۷۵ کیلومتر مربع محافظت کند. همچنین از رادارهای کوچک قابل حمل توسط نفر نیز میتوان بهره برد.
پرتابگر دارای یک واحد اپتیکال در سمت چپ است که دوربین تلوزیونی با بزرگنمایی ۷ برابری جهت هدفیابی و تعقیب آن را در خود جای میدهد. همچنین یک دوربین حرارتی نیز دارد که در باند فروسرخ با طول موج ۸ تا ۱۲ میکرومتر کار کرده و علاوه بر قابلیت دید در شب، در روز نیز تصویر حرارتی هدف را به کاربر نشان میدهد. همچنین اجازه دید از بین مه، دود و غبار را نیز فراهم میسازد. این دوربین حرارتی در صورت نیاز به پرتابگر اضافه میشود. یک سامانه دید حرارتی پیشرفته و جدید موسوم به BORC نیز برای RBS 70 تولید شد که از نوع تصویرساز فروسرخ بوده و از فناوری چاه کوانتومی آشکارساز فروسرخ (QWIP) بهره میبرد و وضوح بالایی دارد.
سمت راست پرتابگر نیز سیستم تشخیص دوست از دشمن (IFF) قرار دارد که همچون دوربین فروسرخ میتوان آن را جدا و در صورت لزوم نصب کرد. این سامانه ضمن مشخص کردن هواگرد خودی در چشمی هدفگیر و روشن شدن لامپ مربوطه برای خدمه، مانع شلیک موشک به سمت اهداف دوست میشود. سیستم تشخیص دوست از دشمن این سامانه مدل Cossor IFF880 ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی ریتیان (Raytheon) است. آنتن این سامانه به شکل مستطیل و تخت است که بالای بخش سمت راست پرتابگر نصب میشود تا دید مناسبی داشته باشد و نیروی خودی را با توجه به امواج کدگذاری شده از دشمن تشخیص دهد.
دیگر عضو اصلی روی پرتابگر نشانهگذار لیزری آن است. موشکهای این سامانه هدایت پرتو سواری لیزری داشته و با حرکت در امتداد پرتوی لیزری کدگذاری شده که به هدف منتهی میشود، تا لحظه اصابت در مسیر درست میمانند. بدین ترتیب سامانه RBS 70 دارای هدایت نیمه خودکار در خط دید است. منظور از نیمه خودکار این است که موشک برای هدایت به کاربر انسانی که هدف را برایش مشخص میکند متکی است. حال از آن جا که هدایت لیزری است، نباید مانعی در مسیر باشد و پرتوی لیزر مستقیما به هدف تابیده میشود. از این رو تنها میتوان اهدافی را زد که در خط دید باشند و در صورتی که مانعی در مسیر پرتو باشد، نمیتوان با هدف درگیر شد.
سامانه RBS 70 نخستین پدافند هوایی در دنیا است که از هدایت پرتو سواری لیزری بهره میبرد. در روش هدایت نیمه فعال لیزری نیز هدف با لیزر کدگذاری شده مشخص میشود، اما نشانه گذار لیزری بایستی قدرتمند باشد تا پرتو پس از تابش به هدف بتواند از آن بازتاب یافته که جستجوگر موشک آن را ببیند؛ طبیعتا لیزر پرقدرت انرژی بیشتری مصرف میکند. اما در پرتوسواری لیزری موشک امتداد پرتو را دیده و در راستای آن حرکت میکند. بدین ترتیب نیازی به بازتاب پرتو از هدف نیست و نتیجتا میتوان از نشانهگذار کم قدرتتر استفاده کرد که انرژی کمتری مصرف میکند. بدین ترتیب این روش برای سامانهای که با باتری کار میکند بسیار مناسبتر است.
نشانه گذار لیزری کم انرژی قیمت کمتری دارد. از طرف دیگر احتمال تحریک سامانه هشدار دهنده قفل لیزری که روی هواگردها خصوصا هلیکوپترها نصب میشود، توسط پرتوی لیزری کم انرژی بسیار پایینتر از احتمال تحریک آن توسط پرتوی پر انرژی مورد استفاده در هدایت نیمه فعال است. همچنین در موشکهایی که هدایت پرتو سواری دارند، جستجوگر لیزری پشت موشک نصب میشود و بدین ترتیب از گزند سیستم اخلالگر و کور کننده لیزری در امان میماند. در حالی که در موشکی که هدایت نیمه فعال لیزری دارد، جستجوگر نوک موشک بوده و در صورتی که هواگرد هدف سیستم کور کننده لیزری داشته باشد، میتواند در کار آن اخلال ایجاد کند.
البته این هدایت نیز بیعیب نیست. کاربر بایستی در هدایت موشک دقت کافی را به خرج دهد و از حرکت دادن ناگهانی نشانه گذار لیزری بپرهیزد، چرا که سبب میشود جستجوگر موشک امتداد پرتو را از دست داده و خطا رود. همچنین در صورتی که هشدار دهنده قفل لیزری متوجه آن شود، هواگرد با اجرای مانورهای سنگین ممکن است بتواند بر مهارت کاربر موشک غلبه کرده و اجازه ندهد موشک به سمتش هدایت شود. البته این نوع هشدار دهندهها بیشتر در هلیکوپترها رایج هستند که سرعت آنها کمتر از هواپیما است و چگونگی عملکرد موشک به مهارت کاربر باز میگردد. اهدافی نظیر موشک کروز و پهپاد نیز فاقد سامانه هشدار دهنده قفل لیزری هستند.
این موشک شلیک کن – فراموش کن نیست و تا لحظه اصابت بایستی توسط کاربر هدایت شود. این مسئله از یک طرف سبب دقت بالا میشود، زیرا هواگرد نمیتواند با رها کردن پادکار نظیر فلیر که برای گمراه کردن موشک با هدایت هدایت حرارتی است آن را فریب دهد؛ چرا که کاربر انسانی مسئول هدایت بوده و او است که تصمیم میگیرد موشک را به کدام جهت هدایت کند. جنگ الکترونیک نیز کاملا روی آن بیتاثیر است. از طرفی عیبش وابستگی به کاربر تا لحظه برخورد است که میتواند آنها را خطر قرار دهد. موشک شلیک کن – فراموش کن را میتوان به سرعت شلیک و محل را ترک کرد، اما با RBS 70 که هدایت نیمه خودکار دارد این کار ممکن نیست.
نسل نخست سامانه از موشک ZUR مارک ۰ (Mk 0) استفاده میکرد که موتور راکتی سوخت جامد بدون دود دارد. موشک درون محفظه یک بار مصرف حمل و تنها هنگام شلیک از آن خارج میشد. شلیک به صورت سرد با انفجار خرج پرتاب کوچکی که موشک را با سرعت ۵۰ متر بر ثانیه از لوله پرتابگر بیرون رانده و سپس جدا میشود انجام و پس از رسیدن موشک به فاصله امن از خدمه، موتور خود که برای ۶ ثانیه میسوزد را روشن تا رانش مورد نیاز پروازش تامین شود. موشک پس از خروج از لوله ۴ بالک میانی و انتهایی خود که با آنها تغییر مسیر میدهد و پایدار میماند را باز میکند. در این حالت فاصله بین ۲ سر بالکها از یکدیگر به ۳۲ سانتیمتر میرسد.
سرجنگی به شدت انفجاری خرج گود و ترکشزای این موشک فیوز برخوردی و مجاورتی با سنسور لیزری داشته و بسته به مدل ۲ تا ۳ هزار ترکش تنگستنی با قطر ۳ میلیمتری دارد که برای هر هواگردی بسیار مهلک است. این بخش با فیوز مجاورتی فعال و ابری از ترکشهای ریز را به سمت هدف پرتاب میکند و حتی کوچکترین هواگردها نیز نمیتوانند بدون اصابت از سد آن بگذرند. حالت برخودری نیز به محض اصابت بخش خرج گود را منفجر میکند. این فیوز و سرجنگی بسیار ایمن هستند و روی زمین منفجر نمیشوند. چرا که فعال شدن آن ملزم به غیرفعال کردن دو مکانیزم ایمنی مستقل از یکدیگر است که تنها زمان پرواز موشک این اتفاق رخ میدهد.
نکته جالب درباره این سرجنگی برخورداری از خرج گود است که پس از انفجار تودهای از مس مذاب را با سرعت فراصوت روانه هدف میکند و مناسب مقابله با اهداف زرهی است. RBS 70 برای مقابله با اهداف در برد کوتاه و ارتفاع کم است و از آن جا که این سامانه در زمان جنگ سرد برای مقابله با هواگردهای شوروی طراحی شد، سرجنگی خرج گود دارد. چرا که هواپیمای پشتیبانی هوایی نزدیک روسی سوخوی Su-25 که در ارتفاع پست پرواز میکند، زره تیتانیومی دارد. Su-25 از جمله اهداف اصلی است که سامانه پدافندی کوتاه برد سوئدی جهت مقابله با آن طراحی شد. این خرج گودتا ۲۰۰ میلیمتر در زره نفوذ کرده و حتی علیه خودروهای زرهی نیز موثر است.
کمینه و بیشینه برد موشک مارک ۰ به ترتیب ۲۰۰ متر و ۵ کیلومتر بود. سرعتش به ۵۲۵ متر بر ثانیه برابر با ۱.۵۳ ماخ میرسید و میتوانست اهداف تا ارتفاع ۳ کیلومتری از سطح را مورد اصابت قرار دهد. موشکهای ZUR میتوانند اهداف سطحی (زمینی و دریایی) را نیز هدف قرار دهند، به همین دلیل کمینه ارتفاع درگیری آنها نیز عملا ۰ محسوب میشود. این موشک ۱.۳۲ متر طول، ۱۰.۵ سانتیمتر قطر و ۱۵ کیلوگرم وزن داشت که البته ۱ کیلوگرم آن متعلق به سرجنگی بود. در همه موشکهای این سامانه موتور ۲ محفظه احتراق با ۴ نازل خروجی دارد که بین بالکهای میانی قرار دارند؛ زیرا ۴ جستجوگر لیزری در انتهای بدنه نصب شدهاند تا پرتوی لیزر را ببینند.
موشک ZUR مارک ۱ نیز در سال ۱۹۹۰ وارد خدمت شد و بردش به ۶ کیلومتر رسید. سرعت نیز ۵۵۰ متر بر ثانیه (۱.۶ ماخ) بود. ابعاد موشک ثابت ماند اما وزن آن و سرجنگی به ترتیب ۱.۵ کیلوگرم و ۱۰۰ گرم بیشتر شد. مارک ۱+ نیز در سال ۱۹۹۳ عملیاتی و دارای جستجوگری جدید با دامنه دید بیشتر بود که مخصوص ارتش سوئد توسعه یافت. همزمان با موشک مارک ۱، نسخه ارتقا یافته RBS 90 نیز وارد خدمت شد که تعداد موشکهای پرتابگر از ۱ به ۲ تیر رسید. سیستم اپتیکی و هدایتی بهبود یافه و ضمن گسترش دامنه دید دوربین از ۴۰ درجه به ۵۷ درجه، قطر مسیر (کریدور) پرتوی لیزری نیز بیشتر شد تا کشف و تعقیب آن برای موشک آسانتر باشد.
نسل بعد ZUR نیز مارک ۲ بود که از ۱۹۹۵ عملیاتی گردید و جایگزین انواع قبلی شد. مارک ۲ ابعادی مشابه مارک ۱ دارد اما ۵۰۰ گرم سنگینتر است. تجهیزات الکترونیکی داخل آن ضمن پیشرفت، کوچکتر شد و فضای در دسترس به حمل سوخت بیشتر برای موتور اختصاص یافت. بدین ترتیب برد و سقف پرواز آن به ترتیب به ۷ کیلومتر و ۴ کیلومتر افزایش یافت. سوختن موتور برای زمان بیشتر سبب شد سرعت این موشک نیز به ۵۹۰ متر بر ثانیه (۱.۷۲ ماخ) برسد. تعداد ترکشهای سرجنگی به ۳ هزار عدد و خرج گود آن دوگانه شد تا توان نفوذ افزایش یافته برای مقابله با اهداف زرهی زمینی مناسبتر باشد. از این رو وزن سرجنگی آن به ۱.۶ کیلوگرم رسید.
حاصل تکامل ZUR مارک ۲ نیز موشک بولاید (Bolide) است که در سال ۲۰۰۳ عملیاتی شد. این موشک موتور بهبود یافته دارد که سبب میشود برد آن به ۸ کیلومتر و ارتفاع پرواز نیز به ۵ کیلومتر برسد. سرعتش نیز به ۶۸۰ متر بر ثانیه (۲ ماخ) افزایش یافت. سرجنگی نیز ارتقا یافت تا مهلکتر شود، ضمن اینکه فیوز آن به نمونه تطبیقپذیر ۳ حالتی تغییر یافت. تجهیزات الکترونیکی موشک نیز دستخوش ارتقا شده و میتوان به آسانی نرم افزار آنها را بروزرسانی کرد تا برای مقابله با تهدیدهای نوین مناسب بماند. این موشک نیز وزن و ابعادی مشابه موشک ۱۰۰ هزار دلاری ZUR مارک ۲ دارد و بدون مشکل از همه پرتابگرهای RBS 70 و همچنین RBS 90 شلیک میشود.
سیستم هدایت و کنترل پرواز نیز به ژیروسکوپ فیبر نوری مجهز شده است که سبب افزایش دقت آن میشود. به طور کلی احتمال اصابت این موشک به اهداف کوچک نیز نسبت به نسل قبل افزایش یافت. چابکی موشک نیز بهبود یافته و میتواند مانورهایی با فشار گرانشی 25G انجام دهد که بیش از توان مانور هر هواگرد سرنشیندار است. دامنه دید جستجوگرهای لیزری انتهای موشک نیز گستردهتر شده تا هنگام مانورهای سنگین امتداد پرتوی را از دست ندهد. این موشک نیز همچون همه نمونههای پیشین در صورتی که هدف یا پرتو را از دست دهد (خطا رود) به صورت خودکار مکانیزم خودتخریبی را فعال و در هوا منفجر میشود تا بعدا خطر آفرین نباشد.
همزمان با ورود به خدمت بولاید، سیستم تصویرساز فروسرخ BORC نیز به عنوان نسل جدید دوربین حرارتی برای RBS 70 معرفی شد. بر خلاف دوربین قبلی که سیستم خنک کننده با چرخه بسته از گاز فریون داشت، سیستم تصویرساز جدید از دیودهای بینیاز به خنککاری بهره میبرد که سبب کاهش مصرف انرژی میشود. فناوری به کار رفته در ساخت آن نیز همانطور که اشاره شد QWIP است که دقت و وضوح بسیار بیشتری نسبت به نسل قبلی دوربینهای فروسرخ ارائه میدهد. این دوربین بسیار پیشرفته در شب و روز و در هر شرایط آب و هوایی تصویر حرارتی به کاربر ارائه میدهد و دقت این سامانه که به واسطه هدایتش ذاتا بالا است را چند برابر میکند.
سامانه RBS 70 NG نیز آخرین ارتقای اعمال شده توسط ساب روی این سامانه پدافندی است که در سال ۲۰۱۱ رونمایی شد. در این نسخه سیستم اپتیکی بهبود یافته و دستخوش یک ارتقای اساسی شد که شامل یکپارچه سازی سیستم تصویرساز فروسرخ با دوربین تلویزیونی است؛ بدین ترتیب دیگر نیازی به نصب سیستم دید حرارتی جداگانه مانند BORC روی آن نیست. بخش چشمی و نشانگر هدف نیز بهسازی شده که سبب عملکرد بهتر میشود. ارتقای دیگری که این سامانه کسب کرد افزودن سیستم تعقیب خودکار ۳ محوری هدف است که به لطف آن دیگر نیازی نیست کاربر انسانی نشانگر لیزری را روی هدف قرار دارد، بلکه کامپیوتر این کار را میکند.
نرم افزار پرتابگر میتواند به راحتی ارتقا یابد. همچنین علاوه بر موشکهای بولاید، همه موشکهای قبلی ZUR را نیز شلیک میکند. البته همزمان با معرفی RBS 70 NG، نمونه بهبود یافته از بولاید نیز معرفی شد که عملکرد بهتری نسبت به نسل قبل دارد و بردش به ۹ کیلومتر افزایش یافت. این سامانه و موشک جدید علاوه بر اهداف بال ثابت (هواپیما) و بال چرخان (هلیکوپتر)، برای سرنگونی اهداف کوچک نظیر پهپادها و همچنین موشک کروز نیز کارایی بسیار بالایی دارد. چرا که این هواگردهای کوچک از جمله تهدیدهای نوین محسوب شده و یکی از اهداف ارتقای RBS 70 نیز مقابله با آنها است. توان درگیری با اهداف سطحی نیز همچنان حفظ شده است.
منبع:گجت نیوز