چطور بدون سردرگمکردن مخاطب موضوع بحث را عوض کنیم؟
چه در هنگام صحبت کردن در جمع و چه در هنگام صحبت با یک دوست، زمانی پیش میآید که میخواهیم بحث را عوض کنیم و مطلب جدیدی را شروع کنیم. اما این کار به این سادگیها هم نیست. برای اینکه مخاطب را سردرگم نکنیم و رشته کلام از دستمان در نرود، بهتر است با مفهوم گذار در سخنرانی آشنا شویم. گذارها به مخاطبان امکان میدهند تا حرفهای ما را دنبال کنند؛ آنها باعث حفظ جریان سخنرانی میشوند. همراه ما باشید، تا در این باره بیشتر بیاموزید.
شکلدادن به سخنرانی
وقتی هدف سخنرانی را مشخص کردید و مخاطب هدفتان را شناسایی کردید، باید گامهای زیر را برای پرداخت ارائهتان بردارید.
- قضیهای کلی شکل دهید. پردازش یک ارائه، نیازمند این است که با شاخوبرگدادن به هدفتان و تبدیل آن به قضیهای کلی آغاز کنید.
- نکات اصلی را تولید کنید و آنها را به شکلی راهبردی سازماندهی کنید: پس از طراحی یک قضیه، قادر خواهید بود نکاتی اصلی تولید کنید که از این ادعا پشتیبانی میکنند. حتما این نکات را به هم مرتبط و سازماندهی کنید تا مخاطب بهسادگی بتواند جریان ایدههایتان را دنبال کند. حداکثر دو تا پنج نکتهی اصلی را باید شفاف و مشخص کنید. نکات اصلی را از هم جدا نگه دارید (گذارها ایدهها را از یکدیگر جدا میکنند)؛ در مدتزمانی که به هر نکته اختصاص میدهید، تعادل را رعایت کنید.
- مقدمه و نتیجهگیری طراحی کنید. پس از اینکه نکات اصلیتان را شکل دادید، باید مقدمه و نتیجهگیری را تکمیل کنید. نخست، مقدمه را بنویسید. نتیجهگیری در واقع، بیشتر آنچه را که در مقدمه گفته شده، تکرار میکند. مقدمه آغازگر سخنرانی است و مسئول جلب توجه مخاطبان سخنرانی است؛ مقدمه، موضوع را به مخاطب ربط میدهد و برای سخنران اعتبار فراهم میکند و نیز نکات اصلی ارائه را مرور میکند.
- گذارها را جایگزین کنید: پیش از انجام ارائه، گام نهایی شما طراحی گذارهایی است که مخاطب را میان بخشهای ارائه و میان ایدههای متمایز و اصلی هدایت میکند.
گام نهایی را بردارید و با هوشمندی، گذارها را در متن ارائه بگنجانید. گذارها نقش مهمی در یک سخنرانی موفق دارند.
اهمیت گذارها
این سناریو را تصور کنید. در حال رانندگی هستید و میخواهید از نقطهی الف به نقطهی ب بروید. در آغاز مسیر، علامتی میبینید که به شما میگوید در مسیر صحیح میروید؛ اما پس از آن، فقط میرانید و میرانید. جاده میپیچد؛ راههای انحرافی و انشعابهایی در جاده است؛ اما هیچ نشانهای نیست که شما را به سوی مقصدتان راهنمایی کند. آیا راه درست را میروید؟ اصلا چطور به این نقطه رسیدید؟ چه اتفاقی در حال رخدادن است؟ علامتهایی که باید به شما میگفتند جاده تغییر کرده است و شما به جای آن راه باید از این راه بروید، کجا هستند؟
در سخنرانیها، گذارها چنین نقشی دارند. نمونهی جادهی بالا را در نظر بگیرید و برای سخنرانی خود به کار ببرید:
مخاطبان شما همهی تلاششان را میکنند تا وقتی سخن میگویید، دنبالتان کنند. با این حال، سخنرانی شما شاید مسیرهای انحرافی داشته باشد؛ مثلا از موضوعی به موضوع دیگر برود. آیا مخاطبتان میتواند میان ایدههای گوناگون، ارتباط درستی برقرار کند یا اینکه در جریان سخنرانی شما گم میشود؟ همچنین، این احتمال وجود دارد که مخاطبان، تمرکز خود را از دست بدهند و وقتی حواسشان را جمع کردند، در عجب بمانند که شما چطور از یک موضوع، به موضوع دیگری رسیدهاید؛ آنها نمیدانند که شما چطور به آنجا رسیدهاید و این امر، پیگیری سخنرانی را برای آنها دشوار میکند.
گذارهای مناسب نه تنها چنین مشکلاتی را رفع میکنند، بلکه احتمالا موقعیتی را که موجب حواس پرتی مخاطبان میشوند، از بین میبرند. گذارها جریان سخنرانی را تسهیل میکنند. سخنرانی بدون گذارهای هوشمندانه، اغلب پرشکاف و گسسته به نظر میرسد و حتی شاید بینظم و شلخته به نظر آید. بهکارگیری گذارها به مخاطبانتان اجازه میدهد تا ارائهتان را به شکلی راحت و آسوده دنبال کنند. واژگانی که به کار میبرید، میتواند آنها را راهنمایی کند و علامت دهد که شما از نکتهای به نکتهی دیگر میروید یا نشان دهد که بر نکتهای تأکید میکنید.
انواع گذار
گذارها جریان سخنرانی را تسهیل میکنند. سخنرانی اغلب، بدون گذارها، تکهتکه، پراکنده و نامرتب به نظر میآید. گذارها به شیوههای گوناگون به سخنرانان اجازه میدهند تا ایدههای محوری خود را، به شکلی تأثیرگذار توضیح دهند و جریانی پیوسته و منسجم را در حرکت از هر ایدهای به ایدهی دیگر دنبال کنند. انواع گوناگونی از گذار وجود دارد؛ مانند عبارات انتقالی، مرورهای درونی، خلاصههای درونی و راهنماها.
۱. گذار انتقالی
واژه یا عبارتی است که نشان میدهد سخنران، شرح ایدهای را تمام کرده و بهسوی ایدهی دیگری میرود.
گزینهها:
- هرچند؛
- اما؛
- با این حال؛
- از سوی دیگر؛
- زیرا؛
- و؛
- در نهایت
نمونه:
مجموعهی تلویزیونی «دورهمی» علاوه بر اینکه خندهدار است، ماهیتی سرگرمکننده نیز دارد؛ در نتیجه، افراد بسیاری تلاش کردهاند تا از شخصیت مدیری تقلید کنند؛ اما اصلا موفق نبودند.
سخنران در اینجا با بیان یک نتیجهگیری و بهکارگیری واژگان و عبارات انتقالی، میکوشد جریان انتقال را به ایده یا موضوع بعدی به نرمی فراهم کند.
۲. مرورهای درونی
مرورهای درونی از جزئیات بیشتری نسبت به عبارات انتقالی ساده برخوردارند؛ اما در واقع، همان عملکرد را دارند. درحالیکه مرور در مقدمه، نکات کلیای را که در سخنرانی گفته خواهد شد، برای مخاطب آشکار میسازد، مرور درونی نکات مهمی را که درون بدنهی سخنرانی بیان خواهد شد، خلاصه میکند.
مرورهای درونی مخاطب را وامیدارد تا برای دریافت اجزای کلیدیِ درون نکات اصلی به سخنان گوش دهد. نمونههایی از مرورهای درونی عبارتاند از «چندین نکته هست که میخواهم در اینجا بازگو کنم»، «هم یک مشکل و هم یک راهکار قابل پیشنهاد است» یا «چند مورد برای این بخش باید ذکر شود». هریک از این جملات، غالبا باید با توضیحاتی جزئیتر و البته خلاصهوار دنبال شود.
نمونهها:
- من بر دو نکتهی اصلی تمرکز خواهم کرد: چرا سارا و محمد باید با هم ازدواج کنند و چرا فرناز و بهزاد نباید با هم ازدواج کنند.
- پیش از اینکه شروع کنم، مایلم سه قسمت از بهترین قسمتهای مجموعه «دورهمی» را مرور کنم که عبارتاند از: …
۳. خلاصههای درونی
خلاصههای درونی، برخلاف مرورهای درونی، نکات کلیدیای را که سخنران، چندی پیش مطرح کرده است، مرور میکنند. این خلاصههای منظم به مخاطب کمک میکنند تا نکات کلیدیای را که سخنران بیان کرده است، به خاطر بسپارند.
نمونههای خلاصههای درونی، جملاتی هستند مانند «من بررسی کردم که…» «حالا که دربارهی چند نکتهی کلیدی صحبت کردم» یا «برای خلاصهکردن آنچه بحث شد…» هریک از این جملهها، با خلاصههایی مشخصتر، ولی همچنان موجز دنبال خواهند شد. خلاصههای درونی، موضوعات کلیدی سخنرانی را تقویت میکنند.
نمونه:
- امیدوارم روشن بیان کرده باشم که به نظرم مجموعهی «دورهمی» بهترین برنامهی تلویزیونی تا به امروز بوده است؛ چون با مخاطب بهخوبی ارتباط برقرار میکند؛ افراد گوناگون را سوژه قرار میدهد و خندهدار است.
راهنماها
راهنماها اغلب نشانههای عددی از نکات بدنهی اصلی هستند. بسیاری از سخنرانان از شمارش «اول، دوم، سوم» استفاده میکنند تا نشان دهند که در کجای سخنرانیشان قرار دارند.
راهنماها به مخاطب اجازه میدهند تا نکات کلیدی را به خاطر بسپارد و سخنرانی را دنبال کند. آنها به شکلی روشن، میان نکات اصلی بدنه و نیز میان بدنه از مقدمه و نتیجهگیری تمایز قائل میشوند. راهنماها حتی میتوانند به شکل پرسشی به کار روند.
نمونهها:
- ابتدا با شما دربارهی اهمیت متقاعد کردن دیگران برای عالیبودن مجموعهی تلویزیونی «دورهمی» صحبت میکنم.
- برای شروع، باید صحبت کنیم که مجموعهی تلویزیونی «دورهمی» چطور بود.
- چرا فکر میکنید که امروز مجموعهی تلویزیونی «دورهمی» درجهیک و عالی است؟
گذارها برای سخنرانیها بسیار مهم هستند؛ بدون آنها مخاطبان شاید فکر کنند که شما در سخنرانی خود سرگردانید.
بهکارگیری گذارها
هنگام بهرهگیری از گذارها، آنها را با زبان بدن همراه کنید تا مؤثرتر باشند.
مقدمه
گذارها تأثیر زیادی در بهبود کیفیت سخنرانیتان دارند. با ترکیب گذارها با زبان بدن، میتوانید کیفیت گذارها را در سخنرانی خود واقعا زنده کنید: شاید تعجب کنید اگر دریابید که فقط ۷ درصد از اطلاعاتی که شما به دیگران منتقل میکنید، با استفاده از زبانتان است. باقی آن به شکل زیر است:
- ۳۸ درصد اینکه چطور صحبت میکنید – کیفیت صدا، لهجه، قدرت صدا، تأکید، اظهارات، سرعت بیان، حجم صدا، زیر و بمی و غیره.
- ۵۵ درصد زبان بدن – طرز ایستادن، موقعیت، ارتباط چشمی، حالات صورت، حرکات سر و بدن، اداها، تماس و غیره.
وقتی مجهز به اطلاعات باشید، ساده است که بفهمید چرا زبان بدن میتواند گذارهای شما را به جلبتوجهکنندههای بهتری تبدیل کند.
همراهی گذارها با زبان بدن
گذارهای همراه با حرکات دست و بازو
احتمالا میتوانید به شمار زیادی از سخنرانانِ ماهر بیندیشید که از تکاندادن انگشت یا دیگر حرکات دست برای تأکید بر یک نکته بهره گرفتهاند. رئیس جمهور پیشین آمریکا، جان اِف کِندی این کار را انجام میداد و همینطور بیل کلینتون. با این حال مراقب باشید؛ اگر حالتی از اخطار در صدایتان وجود دارد، بکوشید از اشاره با انگشت خودداری کنید؛ چون اهانتآمیز به نظر میرسد. دستِ باز با کف دستِ نمایان، کمتر حالتی مقابلهای دارد و احتمال بیشتری وجود دارد که مثبت دیده شود.
حرکات دیگر دست و بازو هم اگر بهدرستی انتخاب و به دفعات مناسب تکرار شوند، میتوانند مفید – و حتی مثبت – تلقی شوند. سخنرانِ پرتحرکی که هر عبارتی را با حرکات دست یا بازو نشان میدهد، میتواند سرگرمی یا حواسپرتی ایجاد کند؛ با این حال، حرکاتی که گاه و بیگاه به کار میروند، به نکات مهم ارزش و وقار بیشتری میبخشند.
چطور میتوانید از یک گذار با این حرکت بهره بگیرید؟ شاید در حال توضیح راهبردی هستید که در گذشته اجرا شده است. میخواهید تأکید کنید که باید از خطاهای گذشته جلوگیری کنیم. برای تأکید بر این نکته شاید بگویید: «با این حال، ما باید مراقب باشیم که خطاهای گذشته را تکرار نکنیم.» و وقتی این جمله را میگویید، میتوانید از حرکات دست مانند تکاندادن انگشت یا حالت کف دستِ باز استفاده کنید.
گذارهای همراه با قدمزدن به جلو و عقب
وقتی استیو جابز سخنرانی میکرد، مردم گوش میدادند. همهمهای که پیرامون رونمایی محصولات جدیدش ایجاد میشد، تأثیر بسیاری داشت؛ اما سبک ارائهاش هم بسیار مهم بود. وی حرکت را با سبک سخنرانیاش همراه میکرد. فقط پشت تریبون نمیایستاد تا صبحت کند؛ وی بهخوبی میدانست که چطور با بهرهبرداری از گذارها و تغییر موقعیتش در صحنه، داستانش را تقویت کند.
شما هم میتوانید همین کار را انجام دهید. شاید دربارهی زمان حال صحبت کنید و بعد بخواهید مخاطب را به زمان گذشته ببرید. برای این کار شاید از عبارتِ گذاری مانند «اجازه بدهید شما را به عقب ببرم.» استفاده کنید. هنگام بیان این جمله بهآرامی به سمت راست یا چپ حرکت کنید تا نشان دهید که به سوی زمان گذشته میروید. به زمان آینده میروید؟ در مسیر مخالف آن حرکت کنید. دوباره به گذشته میروید؟ همان مسیری را بروید که پیشتر در آن حرکت کردید؛ اینگونه میتوانید توجه مخاطب را پیوسته جلب کنید و او را با خود همراه نگه دارید.
شاید دربارهی موضوعی مثبت سخن بگویید و سپس بخواهید از موضوعی منفی حرف بزنید؛ برای این کار، شاید از عبارتِ گذاری مانند «حالا باید شما را به محلی متفاوت ببرم.» بهره بگیرید. با بیان این جمله، گامی به عقب بردارید یا حتی با گامهای روبهعقب و بعد مورب بر آن تأکید بیشتری کنید. هر دو حرکت نشان میدهند که حالا شما به سوی جنبهی منفی سخنتان حرکت میکنید.
میخواهید نکتهی مثبتی بگویید؟ وقتی عبارتِ گذار خود را بیان میکنید، گامی به سوی جلوی صحنه بردارید.
گذارهای همراه با حرکات دیگر
به یاد داشته باشید که سر و صورت شما تقویتکنندههای کلیدی شما برای ابراز به شمار میروند. با حرکت و حالات مناسب چهرهتان، میتوانید هر جا که نیاز است، تأکید بیفزایید.
بالابردن اغراقآمیز ابرو یا برداشتن عینک در لحظهی مناسب میتواند بهظاهر، نمایانگر درک خودتان از اهمیت نکتهی خاصی باشد. بیان نکتهای منفی در هنگام تکاندادن سر به طرفین یا بیان نکتهای مثبت با تأیید آن با سر، ابزاری استاندارد برای تقویتِ گذار هستند. از این حرکات، همراه با گذارها بهره بگیرید.
در نهایت، فراموش نکنید که لحنتان را هنگام اجرای گذارها تغییر دهید. هنگامی که گذارهایتان را در خلاصهی سخنرانیتان مینویسید، به روشهای ارائهی گذاری که میتوانید به کار بگیرید، بهخوبی بیندیشید.