زیاد فکر نکنید؛ ۳ روش برای رها شدن از فلج تحلیلی
همه دوست دارند از فرصتهای ارزشمند پیشِ رویشان بهره ببرند؛ اما تصمیم گیری همیشه آسان نیست. گاهی زمان زیادی صرف بررسی گزینههای مختلف، ارزیابی دادهها و سبکسنگین کردن انتخابهای ریزودرشت میکنیم. سرانجام بدون اینکه تصمیمی بگیریم، فرصت از دست میرود. ما به دوراهی که میرسیم، خشکمان میزند، چون دچار فلج تحلیلی میشویم. راهحل این موضوع یک طرز فکر است که بهجای ارزیابی بیپایان مسئله، اقدام سریع را در اولویت قرار دهد. در این مطلب بهشما میگوییم که چطور خود را از فلج تحلیلی ناشی از فکرکردن و تحلیل زیاد رها کنید.
جف بزوس، مدیرعامل آمازون، در جایی گفته است: «تصمیمگیری سریع برای داشتن یک کسب و کار موفق و پویا حیاتی است. هرچند کیفیت تصمیمی که میگیرید بیاهمیت نیست، اما بهتر است بهجای سکون، سریع تصمیم بگیریم، در مسیر پیشروی شکست بخوریم، از اشتباهمان درس بگیریم و دوباره به پیشروی ادامه دهیم.»
برای غلبه بر فلج تحلیلی ۳ روش را به شما معرفی میکنیم. این روشها به شما کمک میکنند که از ایستایی و سکون خارج شوید و با قاطعیت تصمیم بگیرید.
مشکل: کمالگرایی بهشدت سرعت شما را کاهش میدهد
برای برخی از افرادی که خودشان را خیلی زرنگ میدانند، اینکه همیشه بهدنبال بهترینها هستند و هیچوقت کوتاه نمیآیند، مایهٔ افتخار است. اما وقتی پای تصمیمگیری در میان باشد، گاهی تلاش برای دستیابی به بهترینها به قیمت ازدسترفتن فرصت تمام میشود، مثل سودی که در طول بررسی بهترین شریک کاری از دست میرود یا سهم بازاری که برای رسیدن به بهترین برنامهٔ عرضهٔ محصول به رقیبان واگذار میشود.
چطور از این وضعیت اجتناب کنیم؟ ما اغلب میترسیم تصمیمی بگیریم که پیامدهای آن قابلجبران نباشد، درحالیکه جف بزوس میگوید: «در اغلب تصمیمها راه برگشتی وجود ندارد!» با تأکید بر فرهنگ مسئولیت اشتراکی و ریسک قابلقبول، به کمالگراها اجازه میدهیم گزینههای میانه اما قابلقبول را رد کنند.
مشکل: گزینههای متعدد
داشتن گزینههای بیپایان، در حرف، خوشایند است؛ اما در بیشتر موقعیتهای کاری، گزینههای فراوان باعث ایجاد بنبست، کاهش شتاب حرکت و افزایش استرس میشود. روانشناسی به نام بری شوارتز (Barry Schwartz) در کتاب «پارادوکس انتخاب» توضیح میدهد که گزینههای فراوان اغلب باعث میشوند که درباره تصمیمهایمان تردید داشته و ناراضی باشیم.
بر مبنای پژوهشی، انسان در رویارویی با گزینههای متعدد یا تصمیم بدی میگیرد یا بهطورکلی از تصمیمگرفتن اجتناب میکند! بخشی از این مشکل مربوط به قانون بازده نزولی میشود. گزینههای بسیار باعث میشوند که زمان و نیروی بیشتری را صرف بررسی کنید. در پایان، این مسئله باعث میشود که مزیتهای گزینهٔ انتخابیتان، در برابر وقت و انرژی بهکاررفته، رضایتبخش به نظر نرسند.
به همین دلیل، ممکن است کارمندی که بهسرعت و از بین ۴ یا ۵ متقاضی استخدام میکنید از کسی که در طول ۶ ماه و پس از ۳۰ مصاحبه به کار گرفتهاید، ارزشمندتر به نظر برسد!