دسته‌بندی نشده

اگر می‌خواهید شادتر زندگی کنید به این چیزها اهمیتی ندهید ۱۰ موردی که برای شاد بودن نباید به آنها فکر کنید

اگر می‌خواهید شادتر باشید به این چیزها اهمیتی ندهید

می‌گویند بی‌خیالی مایه‌ی آرامش است. گاهی برخی از ما چنان همه‌چیز را جدی می‌گیریم که انگار می‌خواهیم بار همه‌ی دنیا را به دوش بکشیم؛ اما در پایان به‌جای اینکه دنیای بهتری بسازیم، تنها اضطراب و نگرانی به جان خریده‌ایم! اگر می‌خواهید آرامش داشته باشید و شاد باشید باید کمی ساده بگیرید، بی‌خیالی را تمرین کنید و البته به برخی چیزها فکر نکنید. رهایی از دغدغه‌های ذهنی که کمکی به بهبود کارها و شرایط نمی‌کنند، در سبک‌کردن فشار ذهنی نقش مهمی دارد. همراه ما باشید، در این مطلب به شما می‌گوییم برای شادتر بودن به چه چیزهایی نباید اهمیت بدهید.

۱. آنچه دیگران فکر می‌کنند

مهم نیست دیوانه به‌چشم بیایید، کاری را که باید انجام دهید، انجام دهید و اینکه «مردم چی می‌گن؟» را دور بریزید و اهمیت ندادن به حرف مردم را یاد بگیرید. این زندگی شماست، انتخاب‌های شما، تصمیم‌های شما. مردم از قضاوت کردن و نظر دادن لذت می‌برند، شما چرا باید به این موضوع اهمیت بدهید؟ شما خودتان می‌دانید که هستید و چه می‌کنید؛ اگر دیگران فکر می‌کنند افکار و حرف‌هایشان تعریف هویت شماست، بگذارید به حال خودشان باشند. اگر خیلی به آنچه دیگران فکر می‌کنند و می‌گویند اهمیت بدهید باید برای آنها زندگی کنید نه برای خودتان.

هرچه دارید و ندارید، بپوشید و برقصید و بخندید!

۲. اشتباه‌های گذشته

تمرکز بر اشتباهات گذشته نمی گذارد شاد باشید

همه‌ی آدم‌ها اشتباه می‌کنند. زندگی بدون اشتباه ممکن نیست، پس به خودتان سخت نگیرید. بپذیرید که اشتباه کردن بخشی از طبیعت انسان است. خودتان را از فرصت‌های دوباره محروم نکنید. یاد بگیرید خودتان را ببخشید.

۳. شکست‌

این واژه‌ی «ترسناک» نباید همیشه ترس به دل‌تان بیندازد. برخورد با شکست بستگی به نوع نگرش‌تان دارد. اگر شکست را نشانه‌ی ناشایستگی و کامل نبودن بدانید، همیشه احساس بیچارگی می‌کنید. معنای واقعی شکست دست برداشتن از تلاش است. اگر دست از تلاش برنداشتید پس شکست نخورده‌اید. شکست را ابزاری برای یادگیری بدانید؛ یک فرایند آزمون و خطا. شکست دوست شماست، تا خودتان اجازه ندهید مشکل‌ساز نخواهد بود.

۴. نداشته‌ها

انسان به‌طور طبیعی کمبود را نقص می‌داند، اما چنین باوری نسبت به فراوانی ندارد؛ این مانعی برای بی‌خیالی و ساده‌گیری است. ما با تمرکز بر نداشته‌هایمان، احساس کمبود می‌کنیم. خُب این چه فایده‌ای دارد؟ خوب است که به نکته‌های مثبت داشته‌هایتان و نکته‌های منفی نداشته‌هایتان فکر کنید. چرا فکر کردن به نداشته‌هایتان باید مایه‌ی عذاب‌تان شود؟ این طرز تفکر هیچ کمکی به بهره‌وری و کارایی شما نمی‌کند. فهرستی از چیزهایی که در زندگی برای‌تان ارزشمند هستند تهیه کنید. همیشه عده‌ای از شما داراترند و عده‌ای از شما ندارتر. باور کنید آنچه دارید کافی است.

۵. شایدها

ما خودمان را با فکر و خیال بیش‌ازاندازه درباره‌ی آینده دیوانه می‌کنیم! کسی از آینده خبر ندارد. خودتان را با نگرانی درباره‌ی چیزهایی که رخ‌دادن‌شان معلوم نیست، رنج ندهید. به خودتان یادآوری کنید که این نوع اضطراب، نیرویتان را هدر می‌دهد و شما را از مسیر اهداف‌تان منحرف می‌کند. مخاطره‌ها را درنظر بگیرید؛ اگر اکنون می‌توانید اقدامی برای مقابله با آنها انجام دهید، پس اقدام کنید. اگر نه، ذهن‌تان را به چیز دیگری مشغول و نگرانی‌تان را دفن کنید.

۶. «وقتی … شد، خوشحال می‌شم»

وقتی باور داشته باشید شادی‌تان در گرو رخداد ویژه‌ای است، درحال انتظار برای آن رخداد، شادی را از خودتان می‌گیرید. لحظه‌های زندگی را هدر ندهید؛ دم را غنیمت بشمارید و کمتر به آنچه در آینده‌ مایه‌ی شادی‌تان می‌شود، فکر کنید. تصمیم بگیرید که همین حالا شاد باشید! مقصد مایه‌ی خوشحالی نیست، سفر و مسیر آن مهم است.

۷. افسوس‌ها

افسوس ها نمی گذارند شاد باشید

افسوس‌های ما بخشی از زندگی‌مان هستند. گذشته را نمی‌توانید تغییر دهید، اما می‌توانید از آن درس بگیرید. اگر از گذشته‌تان درس گرفتید، دیگر اشتباه‌تان را تکرار نکنید و مسیر دیگری را امتحان کنید. بپذیرید آنچه در گذشته ازدست داده‌اید، هزینه‌ای است که برای آزمون و خطا و تجربه‌کردن پرداخته‌اید. شاید بدون آنها به اینجا نمی‌رسیدید.

۸. ترس از ردشدن

خیلی از ما چنان از رد‌شدن و پذیرفته‌نشدن می‌ترسیم که هیچ تلاشی برای بیرون آمدن از دایره‌ی امن‌مان نمی‌کنیم. دل را به دریا بزنید و از ناراحت شدن و دل‌شکستگی نترسید. هرچه از ترس‌تان فرار کنید، بزرگ‌تر می‌شود. شما باید توانایی ابراز احساسات خود را داشته باشید و با پیامدهای آن کنار بیایید. این چنین است که بر ترس از ردشدن غلبه می‌کنید و بی‌پرواتر می‌شوید. حتی اگر به نتیجه‌ی موردانتظارتان نرسیدید، خیلی زود می‌فهمید اوضاع به آن بدی که فکرش را می‌کردید نیست و می‌توانید با آن کنار بیایید. پوست‌تان را کلف کنید، جسور باشید و زندگی را مانند یک ماجراجویی شگفت‌انگیز ببینید.

۹. فشار جامعه

«لاغر شوید، زیبا باشید، ثروت‌تان را به‌نمایش بگذارید تا دوست‌تان داشته باشند.» چه مزخرفاتی! اگر خودتان را همان‌طور که هستید بپذیرید و دوست داشته باشید، دیگر لازم نیست خودتان را به دیگران ثابت کنید. تحت‌تأثیر تصویر رسانه‌ها از آدم موفق و دوست‌داشتنی قرار نگیرید. بیشتر این تصویرها توخالی‌اند و تنها باعث می‌شوند فکر کنیم همه‌ی آدم‌ها باید کامل و بی‌نقص باشند. همه‌ی ما از تماشای تصویر آدم‌های زیبا و بی‌نقص خوش‌مان می‌آید، اما فراموش نکنید بیشتر این تصویرها روتوش شده‌اند و طبیعی نیستند. به خودتان با همه‌ی بدی‌ها و عیب‌هایتان عشق بورزید. رهایی حقیقی این است که خودمان را همان‌طور که هستیم بپذیریم.

۱۰. به‌اندازه‌ی کافی خوب بودن

ما خیلی ساده باور می‌کنیم که به‌اندازه‌ی کافی شایستگی نداریم. ما در دنیایی رقابتی زندگی می‌کنیم. خوب است که به‌دنبال رشد و پیشرفت باشیم. اما وقتی پیوسته به خودمان تشر بزنیم که به‌اندازه‌ی کافی خوب نیستیم، دیگر تأثیر مثبتی ندارد. این طرز تفکر به‌هیچ‌وجه خوب نیست. چه معیاری برای تعیین اندازه‌ی شایستگی وجود دارد؟ کافی است از خودتان، جایی که هستید و پیشرفت‌هایتان راضی باشید؛ همین مهم است.

ما نگرانی‌های بی‌مورد زیادی داریم و دغدغه‌های ذهنی بیهوده برای خودمان می‌سازیم. این ۱۰ مورد را به‌سرعت از فهرست نگرانی‌هایتان خط بزنید. با این کار کمی سبک‌تر، رهاتر و شادتر می‌شوید.


Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *