جمعیت کره زمین به زودی از مرز هشت میلیارد نفر خواهد گذشت
براساس پیشبینی سازمان ملل، جمعیت جهان تا چند ماه دیگر به ۸ میلیارد نفر خواهد رسید. برخی جمعیتشناسان باور دارند که جمعیت بشر نزدیک نقطه اوج است.
پیشبینی میشود که اواخر امسال جمعیت جهان از هشت میلیارد نفر عبور کند. سازمان ملل متحد اخیراً تاریخ وقوع این اتفاق را ۱۵ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۴ آبان ۱۴۰۱ خورشیدی) تعیین کرده است؛ بااینحال هیچکس نمیتواند روز موعود را با دقت کامل و قطعیت پیشبینی کند.
از سالهای دههی ۱۹۶۰ میلادی و در زمانی که شمار جمعیت کل جهان برای اولین بار به سه میلیارد نفر رسید، گذشتن از هر نقطهی عطف جدید و ثبت یک پلهی میلیارد نفری دیگر در نمودارهای جمعیتی، اندکی بیش از یک دهه طول کشیده و با توجه به تاریخچهی گذشته و کنار هم گذاشتن آماروارقام شاید طبیعی به نظر برسد که فرض کنیم رسیدن به پلههای جمعیتی ۹ میلیارد و سپس ۱۰ میلیارد نفر چیزی اجتنابناپذیر و قطعی است. این درواقع دقیقاً همان چیزی است که در آخرین پیشبینیهای جمعیتی سازمان ملل و ادارهی سرشماری ایالات متحده امریکا نیز محاسبه شده و در اخبار و تحلیلهای گوشهوکنار دنیا نیز به آنها اشاره میشود.
از سالهای دههی ۱۹۶۰ میلادی و در زمانی که شمار جمعیت کل جهان برای اولین بار به سه میلیارد نفر رسید، گذشتن از هر نقطهی عطف جدید و ثبت یک پلهی میلیارد نفری دیگر در نمودارهای جمعیتی، اندکی بیش از یک دهه طول کشیده و با توجه به تاریخچهی گذشته و کنار هم گذاشتن آماروارقام شاید طبیعی به نظر برسد که فرض کنیم رسیدن به پلههای جمعیتی ۹ میلیارد و سپس ۱۰ میلیارد نفر چیزی اجتنابناپذیر و قطعی است. این درواقع دقیقاً همان چیزی است که در آخرین پیشبینیهای جمعیتی سازمان ملل و ادارهی سرشماری ایالات متحده امریکا نیز محاسبه شده و در اخبار و تحلیلهای گوشهوکنار دنیا نیز به آنها اشاره میشود.
اما در این میان افرادی هم هستند که از دریچهی دیگری به موضوع رشد جمعیت زمین نگاه میکنند. درواقع با عبور از سد هشت میلیارد نفر، شاید بد نباشد یک امکان دیگر را هم در نظر بگیریم: این احتمال که جهان شاید هرگز به جمعیت ۱۰ میلیارد یا حتی ۹ میلیارد نفر نرسد. از سویی توجه به این واقعیت که مشکلات عمدهی جمعیتی جهان نه از تودههای جمعیتی رو به رشد، بلکه از کوچک شدن کشورها (از حیث جمعیت) و پیری جمعیت سرچشمه میگیرد. البته که پیری جمعیت و کاهش آن، کمتر شدن نیروهای کار را نیز در پی خواهد داشت.
معمولاً در داستانهای پیشپاافتاده و برخی فیلمها هنگامی که حرف از کاهش جمعیت یا کوچکتر شدن جوامع انسانی به میان میآید، سازندگان و نویسندگان تمایل پیدا میکنند که این اتفاق را به دلایل خاص و دور از ذهن یا عجیب گره بزنند. شاید تعابیری همچون جنگ اتمی، برخورد یک سیارک به زمین یا مسائلی از این دست در صدر عناوین مورد علاقهی بسیاری باشند.اما درحالحاضر و در قرن بیستویکم و با استناد به اعداد و ارقام و نمودارهایی که در دست داریم، ما اساساً درمورد هجوم سیارکها یا سنگهای آسمانی به زمین، تهاجم بیگانگان فضایی یا سناریوهای آخرالزمانی صحبت نمیکنیم (البته این عوامل نیز میتوانند به کاهش شدید جمعیت منتهی شوند!)، درواقع در اینجا ما با پیشبینیهای جمعیتشناختی سادهای از سوی برخی کارشناسان امر مواجه هستیم که برپایهی آنها، نرخ زادوولد در سراسر جهان بهسرعت در حال کاهش است و ما با ادامهی کاهش نرخ رشد بهطور بالقوه میتوانیم در کمتر از یک نسل به اوج جمعیت انسان در تمام تاریخ حضورش روی سیاره برسیم.
پیشبینیهای سازمان ملل شناختهشدهترین پیشبینیها در این عرصه محسوب میشوند. اما مجموعهای دیگر از پیشبینیها هم در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند. این پیشبینیها توسط جمعیتشناس ولفگانگ لوتز، تحت نظارت مرکز جمعیتشناسی ویتگنشتاین دانشگاه وین ارائه شدهاند. آقای لوتز مدیر این مجموعه است و برخی کارهای آنها در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
برپایهی این پیشبینیها، اوج جمعیت انسانی کره زمین نزدیکتر (از نظر زمان پیش رو) و کمتر (از نظر سقف متصور) است. نگاهی به مفروضات واقع در پس پیشبینیها نشان میدهد که آنها بهندرت نکته یا تحلیل غیرقابل قبول یا نامعقولی در خود دارند و از همین روی، امکان تحقق آنها را باید جدی گرفت.
لوتز در توضیحات خود از وجود دو سؤال بزرگ برای اهل فن یاد میکند. بهباور اون توجه به این دو سؤال تعیین میکند که آیا امکان به وقع پیوستن پیشبینیهای لوتز و مرکز تحت مدیریتش بیشتر است یا پیشبینیهای متداول و معروف سازمان ملل.
- پرسش نخست این است که نرخ باروری با چه سرعتی در آفریقا کاهش خواهد یافت؟
پرسش مهم دیگر به چین و کشورهای با باروری بسیار پایینی مربوط میشود که براساس برخی گزارشها نرخ باروری در آنها رو به بهبود بوده است.
- بااینحال پرسش اصلی این است درصورت وقوع بهبود در نرخ باروری در این کشورها، این بهبود با چه نرخی رخ خواهد داد؟
سازمان ملل جمعیت را با استفاده از روندهای تاریخی برای هر کشور، و محاسبهی نحوه عملکرد کشورهای دیگر در شرایط مشابه در گذشته، مورد پراجکشن یا برونیابی قرار میدهد. لیمن استون، مدیر تحقیقات شرکت مشاورهی جمعیتی Demographic Intelligence، این روششناسی را با تحلیل تکنیکال در سهام مقایسه میکند: روشی برای جستوجوی الگوهای تاریخی و پیشبینی احتمال تکرار آنها.
درمقابل، پیشبینیهای ویتگنشتاین علاوه بر توجه به الگوهای تاریخی، تلاش هم میکند تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا نرخ زاد ولد افزایش یا کاهش داشته است. یک عامل بزرگ و بهنظر تأثیرگذار که بهطور رسمی در مدلهای سازمان ملل گنجانده نشده است، سطح تحصیلات است. به بیان ساده ازآنجاکه مردم و بهویژه زنان در قیاس با گذشتهها فرصتهای بیشتری برای ادامهی تحصیل دارند، خانوادههای کوچکتری نیز خواهند داشت و تعداد فرزندان کمتری به دنیا خواهند آورد.
در این راستا، ولادیمیرا کانتورووا جمعیتشناس سازمان ملل توضیح میدهد که رویکرد سازمان ملل بهطور ضمنی بر ارزیابی پدیدههایی همچون توسعه، شهرنشینی، آموزش زنان و استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری متکی است. ارزیابیهای سازمان ملل بر دادههای تاریخی کشورهایی متکی است که دورههای مشابهی را پشت سر گذاشتهاند.
منبع:زومیت