آینده مرگ؛ پایان زندگی در سالهای آتی چگونه رقم خواهد خورد؟
علم و فناوری در دهههای اخیر همه جنبههای زندگی ما را تحتتأثیر قرار دادهاند، بهطوری که حتی در آیندهی نزدیک تعریف زندگی و مرگ نیز دستخوش تغییر میشود.
تاریخچه آدمهای دو پا در این سیارهی بزرگِ آبی و سبز به دورانهای بسیار دور برمیگردد. اولین اجداد ما حدود ۶ میلیون سال ظاهر شدند و ما انسانهای کنونی (هومو ساپینسها) هم حدود ۳۰۰ هزار سال پیش پای به کره خاکی گذاشتیم. از آن زمان تاکنون خیلی چیزها تغییر کرده، اما همهی ما یک نقطه مشترک داریم و آن هم ﻗﺮﻳﺐاﻟﻮﻗﻮع ﺑﻮدن ﻣﺮگ است.
هشدار: این مطلب حاوی شرح موضوعات بعضاً دلخراش است که مطالعه آن به تمام افراد توصیه نمیشود.
به نقل از خبرگزاری گرانج، مرگ همچنان برای ما قلمروی مرموز و ناشناختهای است. تحقیقات در مورد مرگ حاکی از آن است که افراد بیش از آنکه از مرگ خودشان واهمه داشته باشند، از اینکه یکی از عزیزان خود را از دست بدهند میترسند. البته که این امر کاملاً منطقی است. مری شِلی در رمان مشهورش فرانکنشتاین نوشت: «بازماندهها بیشتر از همه عذاب میکشند و فقط زمان مایه تسلای دل آنها است.»
ما انسان بهشدت احتیاج داریم همواره به یاد آورده شویم و نشان خود را در دنیا بگذاریم تا مطمئن باشیم که وجودمان معنایی دارد. این امر ممکن است با بچهدار شدن، به جا گذاشتن میراث، رسیدن به دستاوردی که تا نسلهای آینده ماندگار باشد یا فقط شهرت محقق شود. تمام این گفتهها برای حالا صادق بودند، اما اوضاع نسلهای آینده چطور خواهد بود؟ آنها درباره مرگ چه نظری خواهند داشت؟ حتی عموزادههای باستانی ما، نئاندرتالها هم مراسمی در سوگ عزیزان از دسترفته خود داشتند و این آئینها همراه با خود ما انسانها، تکامل پیدا کردهاند. حالا به نظرتان مرحلهی بعدی تکامل چیست؟
مهمترین علل مرگ در آینده اینها هستند
طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۹، سالانه ۵۵٫۴ میلیون نفر (حدود ۵۵ درصد تمام مرگومیرهای جهان) بر اثر ۱۰ علت اصلی جان خود را از دست میدهند. مهمترین علل مرگ در جهان به ترتیب تعداد جانباختگان با یکی از انواع بیماریهای قلبی و عروقی، تنفسی و بیماریهای شایع نوزادان ارتباط دارد.
پویشهایی مانند میلیونها قلب (Million Hearts) برای پیشگیری از بیماریهایی مانند حملات قلبی و سکته مغزی راهاندازی شدهاند. حالا به نظرتان شایعترین علل مرگ در آینده کدامها خواهند بود؟ بنا به گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، واضح است که در آینده علل مرگومیر نسبت به حالا متفاوت خواهند بود.
در این گزارش آمده است که تا سال ۲۰۳۰ بهطور قابلتوجهی به تعداد افراد مسن افزوده میشود. از این رو، افراد بیشتری بر اثر بیماریهای مزمن و مرتبط به پیری جان خود را از دست خواهند داد. انتظار میرود سرطان جای بیماریهای قلبی را بهعنوان قاتل شماره یک انسانها بگیرد. در همین حال، پیشبینی میشود تعداد مرگ و میر ناشی از بیماری هپاتیت ث نیز تا سه برابر افزایش پیدا کند. آلزایمر هم به مرور یکی از رتبههای بالای علل مرگ را به دست خواهد آورد. تخمین زده میشود که با افزایش سن جمعیت، افراد بیشتر به این بیماریها مبتلا شوند.
آدمهای بیشتری بر اثر گرمای شدید کشته میشوند
محققان در سال ۲۰۲۱ آمارهای تکاندهندهای را گزارش دادند. آنها پس از بررسی ۷۳۲ مکان مختلف در ۶ قاره دریافتند که از میان تمام مرگومیرهای ناشی از گرما، ۳۷ درصد آنها با تغییرات آبوهوایی مرتبط هستند. گرما قاتل خاموش است و موجهای گرما حالا کمکم بدل به مرگبارترین بلایای طبیعی میشوند. گرما به ۲۷ روش مختلف باعث مرگ میشود. این روشها شامل مواردی مانند استرس روی قلب، آسیبدیدگی سلولها که باعث اختلال در فعالیتهای مغزی میشود، آسیب به کلیه و بروز انواع دیگر نارسایی در اندامهای حیاتی میشود. محققان در پژوهش دیگری تخمین زدهاند که نرخ مرگومیرهای مرتبط به گرما به مرور جهش چشمگیری خواهد داشت و حتی با نرخی مشابه تلفات کووید-۱۹ افزایش پیدا خواهد کرد.
در این میان، بهخصوص مردم نواحی کمدرآمد و فقیر درمعرض خطر قرار دارند. ساکنان این نواحی که قادر به پرداخت هزینههای درمانی یا خریداری تجهیزات سرمایشی نیستند، در دهههای آینده با سختترین عواقب گرمایش جهانی دستوپنجه نرم خواهند کرد. در همین حال عدد ۳۷ درصد در تمام مکانها ثابت نخواهد بود. بلکه برای مثال در اکوادور، برآورد میشود که ۷۷ درصد از مرگهای ناشی از گرما به دلیل تغییرات آبوهوایی اتفاق افتادهاند.
برای هر کاری، حتی مرگ، یک نرمافزار ساخته میشود
انحصار وراثت و نوشتن وصیتنامه (رسمی و قابلاجرا) قبلاً کار دشواری بود که دستکم به یک یا دو وکیل احتیاج داشت. اما با ظهور نرمافزارهایی که تمام برنامههای افراد را به روز و مرتب نگه میدارند، شاهد تغییر این رویه هستیم. نرمافزارهایی مانند اِوِرست (Everest) موجود هستند که به کاربران خود امکان برنامهریزی مراسم تشییع جنازه و باقیگذاشتن آن برای بازماندگان را میدهند. همچنین نرمافزارهایی مانند سیفبیاند (SafeBeyond) و سایرین تمام امور مربوط به تشییع جنازه، انحصار وراثت املاک و تنظیم وصیتنامه را باهم انجام میدهند. بعضی از این برنامهها حتی به کاربران خود اجازه تصمیمگیری در مورد سرنوشت حسابهای کاربری آنلاین و شبکههای اجتماعی را میدهند. حتی کاربران با برخی برنامهها میتوانند یادبودهای مختص به خودشان را ایجاد کنند.
به مرور زمان نرمافزارها به سمتوسوی هرچه جامع و کاملتر شدن پیش میروند. چند ماه قبل نرمافزاری به نام بیریو (Bereev) عرضه شد که کاربران را به بحث و گفتوگو در مورد مرگ تشویق میکرد. به نظر میرسد کسانی در رأس بازار فناوری مرگ قرار دارند که خود با مرگ عزیزان خود ویران شدهاند. ایزومی اینوئه، بنیانگذار نرمافزار بیریو میگوید: «من اثر ویرانگری را که یک مرگ نابههنگام روی بازماندگان میگذارد [به چشم] دیدهام؛ برای همین، پس از مرگ آخرین کاری که میخواهم انجام دهم این است که مایهی رنج و عذاب عزیزانم شوم.»
تلاشها برای قانونی شدن اتانازی و مرگ خودخواسته هر روز بیشتر میشود
آیا ما انسانها باید اجازه داشته باشیم بمیریم؟ پاسخ این سؤال در طی سالهای اخیر به بحثی داغ تبدیل شده است. بااینحال، گزارشها نشان میدهد که پاسخ اکثر افراد به این سؤال بله است. ریچارد هاکستبل، استاد اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه بریستول در انگلستان میگوید، تفاوت بین اُتانازی و خودکشی کمکی این است که چه کسی کار را تمام میکند. در خودکشی کمکی این پزشک است که مسیر مرگ را هموار میکند و در اتانازی تصمیم برعهده خود بیمار است.
هلند، سوئیس و بلژیک از جمله کشورهایی هستند که با تصویب قوانینی به بیماران حق انتخاب برای پایان دادن زندگی خود را دادند. پس از آن، برخی از ایالتهای آمریکا و استرالیا به این جمع پیوستند. آمارها نشان میدهد، به مرور به طرفداران حق انتخاب افزوده میشود. در سال ۲۰۱۳ مردم ۴۹ ایالت در کشور آمریکا در نظرسنجی در این خصوص شرکت کردند و ۶۷ درصد افراد مخالف مرگ خودخواسته بودند. نظرسنجی مشابه دیگری در سال ۲۰۱۷ انجام گرفت که این بار ۷۳ درصد از شرکتکنندگان موافق اتانازی بودند.
درحالحاضر در بسیاری از کشورها پویشهایی برای قانونی کردن اتانازی و مرگ خودخواسته راهاندازی شده است. در انگلستان گروههایی مانند «مرگ من، تصمیم من» این پویش را رهبری میکنند. این گروه گزارش میدهد که تا ۹۰ درصد مردم خواستار اصلاح قوانین مرگ خودخواسته هستند. به نظر میرسد که در آینده تصویب این قوانین در کشورهای بیشتر را شاهد باشیم.
حداکثر طول عمر بالا میرود، اما برای چه مدت؟
متوسط طول عمر همواره در حال افزایش بوده است. بنا به اعلام مجمع جهانی اقتصاد، در دهههای اخیر تعداد افرادی که به ۱۰۰ سالگی رسیدهاند، به صورت نجومی افزایش داشته است. در سال ۱۹۹۰ فقط ۹۵ هزار نفر در جهان به بالای ۱۰۰ سالگی رسیده بودند، اما پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ این رقم به حدود ۳٫۷ میلیون نفر خواهد رسید؛ اما به نظرتان زمانی خواهد رسید که ۷۰ سالگی مانند ۴۰ سالگی حالا باشد؟ در این مورد بحثهای زیادی وجود دارد و تحقیقاتی با نتایج جالبتوجه نیز انجام شده است.
تحقیقات دانشگاه واشنگتن حاکی از آن است که تا سال ۲۱۰۰ طول عمر انسان به ۱۳۰ سال خواهد رسید؛ اما آیا این تنها آغاز راه است؟ شاید.
اوبری دوگری یکی از محققانی است که در این رابطه تحقیقات زیادی انجام داده است. او عقیده دارد به محض اینکه بتوان از پوسیدگی سلولها جلوگیری کرد، بیماریهای مرتبط به سن و سال هم به تاریخ خواهند پیوست. محققان به این نقطه «متوسلاریتی» میگویند، اما قبل از اینکه برای عمر جادوانه خود برنامهریزی کنید، باید چند نکته را درنظر بگیرید.
ریچارد فراگر، استاد پیریشناسی دانشگاه برایتون میگوید دانشمندان مدت طولانیای است که در تلاش برای مشخص کردن حداکثر طول عمر انسان هستند. اخیراً پژوهشی نشان داد بالاترین سنی که انسان به آن میرسد ۱۵۰ سال است. محققان با بررسی شاخص وضعیت ارگانیسم پویا -که اساساً نحوه تحلیل رفتن سلولها و اندامها را با افزایش سن نشان میدهد- به این عدد رسیدند.
مرگها با محیطزیست هماهنگتر میشوند
هر سال بیش از ۵۰ میلیون نفر در جهان میمیرند. این حجم بالا از اجساد، تأثیر وحشتناکی روی تغییرات آبوهوایی دارند. پروسههای تشییع جنازه از جمله مومیایی کردن و استفاده از تابوت و طاقهای تدفین مضرات زیادی دارند. سوزان کِلِی نویسنده کتاب «مرگ سبز: احیای شیوههای دفن و پیوند ما با زمین» تخمین میزند که تا سال ۲۰۳۰، حدود ۷۰ درصد از اجساد سوزانده شوند. حتی پروسههایی مانند سوزاندن بدون شعله (هیدرولیز قلیایی) که سازگاری بیشتری با محیطزیست دارند نیز بیشتر خواهد شد. هرچند سوزاندن بدون شعله نتیجهی یکسانی با روشهای عادی سوزاندن اجساد دارد، این روش حدود هشت برابر انرژی کمتری مصرف میکند و مانند سوزاندن عادی باعث نشر جیوه نمیشود.
در همین حال، گزینههای سبز دیگری هم به وجود آمدهاند. پروژه مرگ شهری یکی از این گزینهها است که در آن اجساد به صورت طبیعی به کود تبدیل خواهند شد. شرکت Coeio نیز روی کفنهای مملؤ از قارچ کار میکند که به تجزیه اجساد کمک زیادی خواهند کرد. گزارشها حاکی از آن است که تشییع جنازههای سبز با باورهای مذاهب مختلف نیز سازگاری دارند.
شاید زیست تعویقی راه درمان جراحتهای جبرانناپذیر باشد
کسانی که دچار سرمازدگی میشوند، میتوانند با وجود رسیدن اکسیژن پایین به مغز جان سالم به در ببرند. اکنون محققان بهسختی بهدنبال بررسی روشی هستند که بیمارانی با صدمات جبرانناپذیر را در چنین حالتی قرار دهند. در واقع، در این روش خون فرد تخلیه و با آبنمک یخزده تعویض میشود که به آن حالت «زیست تعویقی» گفته میشود. این روش به پزشکان زمان لازم برای ترمیم جراحتها را میدهد. در این حالت دمای بدن به زیر ۱۰ درجه سانتیگراد کاهش پیدا میکند و حدود یک ساعت طول میکشد تا آسیبمغزی اتفاق بیفتد؛ اما در حالت عادی با دمای طبیعی و سوختوساز معمولی بدن، این اتفاق طی پنج دقیقه رخ میدهد.
روی کاغذ وقتی بدن دوباره گرم میشود، قلب میتپد و فرد به آرامی به هوش میآید، زخمهای کُشنده دیگر آنچنان مهلک نخواهند بود. بااینحال، آزمایش این روش همچنان از لحاظ اخلاقی با موانع زیادی دست به گریبان است. در همین حال، آزمایشهای زیادی روی نمونههای حیوانی از جمله خوک و سگ انجام گرفته و تمام نشانهها حاکی از آن است که در آینده، میتوان با کشتن شخص، او را از مرگ نجات داد!
اما زیست تعویقی همچنان در دوران طفولیت خود به سر میبرد و تا اجرای آن روی انسانها، دستکم چند دههای فاصله داریم.
برخی عقیده دارند، روزی مرگ را شکست خواهیم داد
رِی کرزویل، آیندهپژوه و مهندس بخش مهندسی شرکت گوگل عقیده دارد بدن انسان تقریباً مانند یک ماشین کار میکند و وقتی که بتوانیم سر از نحوهی کار این ماشین در بیاوریم، میتوانیم کاری کنیم هیچوقت از کار نیفتد. کرزویل پیشرفت علمی در زمینه طول عمر انسان را به پیشرفت انواع دیگر فناوری تشبیه میکند و میگوید که در نقطهای انسانها به تکینکی خواهند رسید. در این نقطه ما میتوانیم قالب فیزیکی خود را بهبود ببخشیم و اساساً شرایطی را فراهم کنیم تا بهطور نامحدود وجود داشته باشیم.
کرزویل تا زمان وقوع تکینکی، خودش را با پروژههای دیگری مشغول نگه داشته است. او آواتاری از پدر مرحوم خود تهیه کرده؛ هدف او این است که این آواتار با اطلاعاتی از فرد از جمله دستنوشتهها، عکسها و اسناد دیگر تغذیه شود و نهتنها هرآنچه را فرد در زندگی میدانست بداند، بلکه دقیقاً همهچیز را از او تقلید کند. کرزویل میگوید: «این آواتار یک ماکت است، اما دلایل قاطعی دارم که نشان میدهد حتی از پدر واقعی خودم، بیشتر به او شبیه است.»
این نویسنده و مخترع پرسابقه در مصاحبهای که در سال ۲۰۱۳ با انبیسی نیوز درباره عقاید خود در مورد تلفیق فناوری و زیستشناسی صحبت کرد: «ما انسانها به مرور به موجودات غیرزیستشناختی بدل میشویم تا جایی که بخش زیستشناسی دیگر آنقدرها اهمیت نخواهد داشت. بنابراین، حتی اگر قسمت زیستشناسی ما از بین برود، اتفاق خاصی نمیافتد.»
کافههای مرگ محبوبتر میشوند
کافه مرگ رویدادی است که برای اولین بار جان آندروود و مادرش، سو بارسکی رید، که یک رواندرمانگر است ایده آن را مطرح کردند. این دو میخواستند مکانی فراهم کنند تا مردم بتوانند در آن آزادانه در مورد تابوی مرگ و موضوعات پیرامون آن گفتوگو کنند.
آندروود و رید اولین جلسه کافه مرگ را در سال ۲۰۱۱ در منزل خود برگزار کردند. در این دورهمی ساده از شرکتکنندگان با چای و کیک پذیرایی شد و در مورد همهی موضوعات مرتبط به مرگ از برخورد با غم و اندوه فقدان و تسلی دادن به کسانی که به مرگ نزدیکاند گرفته تا صحبت کردن با اعضای خانواده متوفی، صحبت شد. آندروود در این رابطه به انپیآر (رادیو عمومی ملی آمریکا) گفت: «وقتی افراد [در کافه مرگ] مینشینند و در مورد مرگ حرف میزنند، تظاهر را کنار میگذارند و گفتوگوها به سمتوسوی روراستی و صداقت پیش میرود. آنها درمقابل غریبهها حرفهایی میزنند که واقعاً عمیق و زیبا هستند.»
تحقیقات دانشگاه گلاسکو درباره دنیای پس از کرونا نشان میدهد که رویدادهایی مانند کافه مرگ روزبهروز محبوبتر خواهند شد. ایده اصلی که از رویداد مشابهی به نام کافه مورتل از کشور سوئیس الهام گرفته، تا به حال در بیش از ۳۴ کشور اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا گسترش یافته است. این مکانها با توجه به فرهنگ و دغدغههای مردم هر کشور باهم تفاوتهایی دارند، اما ایده اصلی یکسان است. کافههای مرگ به مرور هرچه بیشتر دردسترس عموم مردم قرار خواهند گرفت تا بتوانند کنار آمدن با مرگ را راحتتر کنند و چنانچه محققان این حوزه میگویند، همیشه مواجهه صحیح و بهجا و کافی با مرگ باعث آرامش میشود.
عزیزان شما حتی بعد از مرگ هم با شما صحبت خواهند کرد
گاردین در سال ۲۰۱۶ گزارشی از استارتاپی به نام اِترنایم منتشر کرد. این استارتاپ به کاربران خود اجازه میداد اطلاعات شخصی خود را به خورد یک ربات گفتوگو (چتبات) بدهند تا این ربات پس از مرگ از آن شخص تقلید کند. این ربات گفتوگو روی کاغذ آنقدر دقیق از شخص تقلید خواهد کرد که بازماندگان با گفتوگو احساس خواهند کرد واقعاً با عزیز درگذشته خود صحبت میکنند. زمانی که این گزارش منتشر شد، سؤالات زیادی مطرح شده بود، بهخصوص اینکه آیا این روش برای افراد سوگوار سالم است؟
سه سال بعد، شرکت اوپن ایآی متعلق به ایلان ماسک پروژهای به نام «جیپیتی-۲» را راهاندازی کرد. این الگوریتم دقیقاً همان کاری را که اترنایم قول داده بود، انجام میداد. یعنی از منابع مختلف برای بازآفرینی یک ارتباط قابل باور استفاده میکرد. نمونهای از این الگوریتم که حالا «پروژه دسامبر» لقب گرفته، عرضه شده است.
جیسون روهرر، برنامهنویسی است که این الگوریتم را به یک ربات گفتوگو تبدیل کرده تا بتواند صدای افراد مُرده را تقلید کند. ایده اصلی این بود که بتوان از آن برای صحبت با شخصیتهای تاریخی مانند شکسپیر و اچپی لاوکرفت استفاده کرد. بااینحال، افراد زیادی تا به حال از این برنامه برای گفتوگو با عزیزان متوفی خود استفاده کردهاند. در یک مورد جاشوآ باربو، نویسنده آزادکار که جسیکا، شریک زندگیاش را ۹ سال قبل از دست داده بود از این برنامه برای گفتوگو با او استفاده کرد. ممکن است مرگ قطعی و همیشگی باشد، اما شاید بد نباشد یک بار دیگر با کسی که دوستش دارید حرف بزنید.
تحقیقات بیشتری روی سرمازیستی انجام میشود
سرمازیستی یکی از آن ایدههایی است که تا به حال تنها در داستانهای علمی تخیلی نظیر داشته است. با سرمازیستی فرد منجمد میشود تا دوباره در آیندهای که علم پزشکی پیشرفت کرده، ذوب شده و درمان شود. مکس مور، رئیس یکی از بزرگترین شرکتهای سرمازیستی در این زمینه است. شرکت او آلکور نام دارد و او نهتنها رئیس و مدیرعامل آن، بلکه یکی از اعضای آن به حساب میآید. بیشتر اعضای این شرکت ثبتنام کردهاند تا مغزشان در پروسهای به نام «انجماد سلولهای عصبی» کاملاً منجمد شود.
این پروسه کمی پیچیده است، تیم آلکور تنها بعد از اینکه مرگ فرد به صورت رسمی تأیید شد، وارد عمل خواهد شد. اعضای شرکت آلکور ابتدا جریان خون فرد را به صورت مصنوعی فعال کرده و با داروهایی پوسیدگی سلولها و اعضای بدن را به تأخیر میاندازند. در مرحله پایانی هم فرد برای انجماد عمیق آماده خواهد شد.
برآوردها نشان میدهد حدود ۵۰ تا ۱۰۰ سال طول میکشد تا علم پزشکی به سطحی برسد که بیماری اعضای آلکور را درمان کند. بااینحال، ظاهراً این واقعیت اصلا مانع خوشبینی مشتریان شرکت نشده و همچنان بسیاری برای فریب دادن مرگ ثبتنام کردهاند.
هماکنون مؤسسات مشابه زیادی در سراسر دنیا شروع به کار کردهاند؛ اما سؤال جالبی اینجا به ذهن میرسد: شاید روزی بتوان با احیای مجدد فرد بیماری او را درمان کرد، اما به نظرتان چطور میتوان با شوک ناشی از بیدار شدن در دنیایی بیگانه کنار آمد؟ اساساً شرکتهایی مانند آلکور چه برنامههایی برای سازگاری فرد با دنیای ۱۰۰ سال بعد تدارک دیدهاند؟
ترابشریت ممکن است مرگ را شکست دهد، البته تنها برای برخی از افراد
ترابشریت قرار است روزی با کمک فناوری انسانها را به موجودات قویتر و بهتری تبدیل کند. ترابشریت در این راه از وجود فناوریهای مختلفی از نانوفناوری، زیستفناوری، فناوری اطلاعات و علوم شناختی (NBIC) کمک خواهد گرفت.
طرفداران ایده ترابشریت میگویند که در آینده، سلامت ما انسانها در گِروی فعالیت همیشگی نانورباتهایی خواهد بود که آزادانه درون بدن گردش میکنند و هرگونه مشکل سلامتی را قبل از شروع برطرف میکنند. بدنهای زیستشناختی ما با فناوری کامپیوتری ارتباط برقرار خواهند کرد و ظاهراً این تنها شروع عصر تازهای از زندگی ما انسانها روی کره خاکی است. در همین حال، کسانی هستند که عقیده دارند میتوان مرگ را کاملاً شکست داد و انسان را به موجودی نامیرا تبدیل کرد.
اما چطور؟ درست همانطور که ما انسانها حالا از ابزارهایی مانند دندان مصنوعی، سمعک و سایر اعضای بدن جایگزین استفاده میکنیم، روزی فناوری امکانی را به وجود خواهد آورد که سلولهای پیر و در حال مرگ یا کل اعضای بدن با نمونههای مصنوعی جایگزین شوند.
اتفاقات شگفتانگیز دیگری هم در این راه خواهد افتاد. از جمله اختراع لباسهای سرهمی که به بیماران معلول امکان دوباره راه رفتن را میدهد. اندامهای مصنوعی مجهز به حسگرها ساخته میشوند که به فرد امکان میدهد حس واقعی دست و پا را داشته باشد. طرفداران ترابشریت عقیده دارند که تمام اینها نهتنها باعث بهبود زندگی خواهد شد، بلکه از مرگ نیز جلوگیری میکند؛ البته تنها برای کسانی که توان پرداخت آن را دارند. همین موضوع باعث میشود که اندکی در مورد وعدههای ترابشریت تردید داشته باشیم. به نظرتان این اتفاقات ممکن است روزی دنیای ما را به یک آرمانشهر بدون مرگ تبدیل کنند؟
طول عمر حیوانات خانگی نیز بیشتر میشود
شاید طول عمر طولانی بدون حضور همدمان همیشگیِ ما انسانها بیفایده باشد. خوشبختانه در این مورد نیز خبرهای خوب زیادی به گوش میرسد. همچنان که علم پزشکی مشغول پیدا کردن روشی برای جلوگیری از مرگ انسانها است، در زمینهی حیوانات نیز تحقیقات زیادی انجام گرفتهاند.
محققان دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۱۸ گزارش دادند موفق به معکوس کردن روند پیری در سگها شدهاند. محققان قبلاً در آزمایش مشابهی توانسته بودند با تزریق خونِ موشهای جوان، نشاط و شادابی را به موشهای مسن بازگردانند.
منبع:زومیت