مهمترین درس‌های زندگی قبل از ۲۰ سالگی؛ مخاطبان چطور و متخصصان چه می‌گویند؟
برای شما که در آستانه ورود به دهه سوم زندگی تان هستید و قرار است به زودی شمع روی کیک تولدتان را با عدد ۲ شروع شود ، چشم انداز پیش رو به شدت پر ماجراست . این طور نیست ؟ شما به زودی وارد یکی از سرنوشت شازترین دوره های زندگی تان می شوید . البته همه دوره ها و همه سنین مهم اند ، اما در ۲۰ سالگی و بعد از آن بسیاری از پایه های زندگی تان گذاشته می شوند ؛ پس باید دقت کنید و درس هایی را که دیگران درباره این دوران می گویند به خوبی گوش دهید . ما از مخاطبان صفحه اینستاگرام می خواهیم که چطور نظراتشان را در این باره به ما بگویند.
۱. احساسات خودت را مدیریت کن؛ عشق آری یا نه؟
در سنین جوانی ، احساسات همه ما در جوش و خروش است : اما باید قبول کرد که در ۲۰ سالگی تازه پای به دنیای بزرگسالی گذاشته ایم و تجربه هایمان درباره همه چیز از جمله عاشقی اندک است. اصلاً و ابداً منظورمان این نیست که عشق های این سنین ارزش ندارد . می خواهیم هشدار بدهیم که ممکن است احساساتی زودگذر باشند و به دلیل نداشتن تجربه کافی ، امکان دارد رابطه دوام نیاورد .
شما و طرف مقابل تان در حال کشف خود و دنیا هستید ؛ پس ناپایداری در روابط ممکن است . درست ؟ با در نظر داشتن این نکته ، احساسات خود را مدیریت کنید و خیلی زود به فکر ازدواج نیفتید . رسیدن به بلوغ برای این کار از هرچیزی واجب تر است . بلوغ و آمادگی شریک شدن زندگی با فردی دیگر ، بلوغ رابطه ، بلوغ مدیریت احساسات .
۲. دست از تلاش هدفمند برندار؛ پُرکاری و هدفمندی
باید قبول کرد تلاش کردن سن و زمان نمی شناسد . در هر سنی باید تلاش کرد و هدفمند بود . منتها نکته اینجاست که در جایگاه جوانی بیست و چندساله، باید درک کرد که موفقیت و کامیابی نقطه پایان ندارد؛ پس برای داشتن زندگی بهره ور و مفید باید مدام تلاش کنیم .
۳. از درد و سختی نترس؛ دوستی با دردها
درد همیشه هست . درد بخشی از جهان هستی است . اگر می خواهید حضورش زندگی تان را تلخ نکند دو راه چاره دارید :
۱- هیچ کاری نکنید: زمانی که خود را به هیچ چالشی دعوت نکنید ، با درد و سختی هم رو به رو نخواهید شد . شما که نمیی خواهید ترسو و منفعل باشید . می خواهید ؟ ۲- شجاعانه بتازید : به دل چالش ها بروید ، مسیرهای تازه را امتحان کنید و درد را در آغوش بکشید. دوستی با دردها شما را به مقصد می رساند و قوی ترتان می کند . می گویند سربازی که از جنگ باز می گردد دیگر آن فرد سابق نخواهد شد . دستاوردها و تجربه هایش به او اضافه می شوند که بسته به رویکرد و دیدگاهش از او فردی بهتر و قوی تر یا ماًیوس و آسسیب دیده می سازد .
۴. وقتت را تلف نکن؛ دوره طلایی جوانی
خوشی و داشتن اوقات خوب و شاد برای همه واجب است و پیر و جوان هم نمی شناسد ؛ اما یادتان نرود که میل به خوشی به سرخوشی بیهوده تبدیل نشود. باید از شادی همراه با بطالت دوری کرد .
درست است که جوانی است و هیجاناتش ؛ اما اگر چیزهایی مانند هدفمندی و تلاش را در این دوران فدای هیجانات و شعف جوانی کنید چیزی جز پشیمانی باقی نخواهد ماند .
۵. از تغییرات استقبال کن؛ مسیرهای مختلفِ پیش رو
زندگی در اوج جوانی سرشار از فرصت هاست . جاده های مختلفی مقابلتان قرار دارند و هریک به شما پیشنهاد رسیدن به مقصدی متفاوت را می دهند . از این جاده ها فرار نکنید . دقت داشته باشید و بدانید که تجربه کردن در این سنین مهم است . عافیت طلبی و ترس از پای گذاشتن به مسیر های مختلفی که در زندگی شما پیشنهاد می دهد روی زندگی آینده تان تاًثیر منفی می گذارد و دست خالی از دوران اوج جوانی به سمت سال های بعدی روانه تان می کند .
۶. درآمد داشته باش؛ پس‌انداز و پرکردن جیب
آدم های قوی و موفق مستقل اند و یکی از اصلی ترین موًلفه های استقلال کسب درآمد است ؛؛ پس منتظر جیب خانواده ننشینید و به هوای جوانی کردن از درآمدزایی غافل نشوید . تجربه هایی که در زمینه کسب درآمد و کار کردن در دهه سوم زندگی تان کسب می کنید بسیار ارزشمندند و شما را برای ورود به بازار کاری جدی تر آماده خواهند کرد .
۷. شغل دوست‌داشتنی‌ات را بشناس؛ کشف حرفۀ درست
باید بدانید چه شغل و حرفه ای متناسب با استعداد ها و علاقه مندی هایتان است . بی گدار به آب نزنید ، همانطور که در بخش قبلی هم گفته شد اشتغال راهی برای رسیدن به استقلال است و اهمیت زیادی دارد . تا جوان تر هستید وارد بازار کار شوید و با تجربه کردن ، دقت کنید کدام شغل و حرفه بهترین گزینه برای شما خواهند بود .
تا فرصت دارید زمینه های مختلف را امتحان کنید . زمانی که پا به ۳۰ سالگی می گذارید ، همچنان جوان هستید ؛ اما شاید به اندازه دوران ۲۰ سالگی فرصت برای آزمون و خطا کردن وجود نداشته باشد .
۸. خودت را دوست داشته باش؛ عشق به خود
این ۲۰ سالگی اوج جوانی شماست . شما مشغول به کشف خود هستید ؛ پس شما کمی سخت باشید که خودتان را تمام و کمال دوست بدارید . منتها یادتان باشد که شما عزیز ترین و مهمترین شخص زندگی تان هستید و با تکیه بر شانه های خودتان است که می توانید جلو بروید و زندگی شاد و بهره ور بسازید؛ پس با وجود تمام گیجی هایی که مسیر خود شناسی در دوران جوانی برایتان به همراه می آورد ، به خودتان عشق بورزید و برای خودتان ارزش قائل شوید .
۹. بعضی چیزها را قربانی کن؛ گذشت در راه خوشبختی
شما وارد دهه سوم زندگی شده اید و دیگر کودک یا نوجوانی سرخوش و بازیگوش نیستید . باید درس بخوانید ، کار کنید ، روی توانمندی ها و مهارت هایتان سرمایه گذاری کنید و در یک کلام ، برای رسیدن به خوشبختی و دستاوردهای خوب ، بعضی چیز ها را قریانی کنید . نمی شود انتظار داشت که بی زحمت و بدون صرف وقت و انرژی به شغلی ایده آل و رشته تحصیلی درجه یکی برسسید.
۱۰. فقط به دانشگاه تکیه نکن؛ یادگیری هوشمندانه
بسیاری از آدم ها پشت میز کلاسی از دانشگاه می نشینند هیچ علاقه ای به آن ندارند . شما این طور نباشید . حتی اگر رشته تحصیلی تان را در دانشگاه دوست دارید . باید بدانید که همه چیز را نمی شود در دانشگاه آموخت . شرکت در دوره های مختلف ، کسب تجربه و کارآموزی و یادگیری در مسیر های مختلف دیگر است که به شما در رسیدن به تخصص و دانشتان کمک می کند .
