بهترین سریال های ترسناک تمام دوران ها که باید تماشا کنید
در این مطلب نگاهی خواهیم انداخت به بهترین سریال های ترسناک تاریخ که از شبکه های تلویزیونی و پلتفرمهای آنلاین پخش شدهاند.
تا همین چند سال پیش، سریال های ترسناک در شبکههای مختلف تلویزیونی چندان جدی نگرفته نمیشدند. شبکههای بزرگ تلویزیونی معمولا محدودیتهای فراوانی روی نمایش المانهای رعبانگیز و وحشتناک اعمال میکردند و تمام ترس القا شده در سریالها بیشتر از نوع محیطی بود تا محتوایی.
با ظهور شبکههای کابلی پریمیوم و به دنبال آنها پلتفرمهای استریم محتوا، سریال های ترسناک رفته رفته مورد توجه قرار گرفتند و آزادی عمل زیادی در اختیار سازندگان این دسته سریالها قرار گرفت. به این ترتیب، بسیاری از مجموعههای واقعا ترسناک تاریخ در سالهای اخیر تولید شدند. البته این به معنای قدمت کم این دسته سریالها نیست بلکه برعکس؛ قدمت سریالهای ژانر ترسناک در تلویزیونهای جهان به دهه پنجاه میلادی میرسد. با این حال تنها در ده سال اخیر این دسته سریالها به شهرت قابل توجه رسیدهاند.
امروز در گجت نیوز به معرفی تعدادی از بهترین سریال های ترسناک تاریخ میپردازیم که اگر علاقمند به این ژانر باشید، نباید از دستشان بدهید.
بهترین سریال های ترسناک تاریخ
Haunted
با در نظر گرفتن تعداد افراد علاقمند به سریالهای جنایی رازآلود که ریشه در واقعیت دارند، طبیعی است که سریالی مثل Haunted بتواند به تجربه موفقی در میان سریالهای ترسناک تبدیل شود. این مجموعه روایتی شبه مستند دارد و در آن افرادی که ادعا میکنند با پدیدههای ترسناک ماوراء طبیعی برخورد داشتهاند به روایت خاطراتشان در مقابل دوربین میپردازند.
برخی از داستانهایی که در Haunted روایت میشوند، ترسناکتر از دیگران هستند و با این که سریال برچسب الهام گرفته بر اساس حوادث واقعی را دارد، برای بسیاری از داستانهایش هیچ گونه مدرکی ارائه نمیدهد. بنابراین آن چه این سریال را به یک پدیده ترسناک تبدیل میکند، نحوه روایت ماجراهای آن است.
در این مجموعه به جای این که قربانیان حوادث ماوراء طبیعی و باورنکردنی خاطراتشان را در یک اتاق کوچک تنها برای دوربین بازگو کنند، در اتاقی در کنار خانواده و دوستانشان قرار میگیرند. در کنار این سیستم روایی خلاقانه، Haunted همچنین از صحنههای ترسناک و هراسبرانگیزی هم برای بازآفرینی خاطرات قربانیان استفاده میکند که انصافا حس ترس و درد ناشی از روبرویی با آنها را به خوبی به مخاطب منتقل میکند.
Evil
یکی از بهیادماندنیترین و بهترین سریال های ترسناک تاریخ، بیشک سریال Evil است. این سریال همان نقشی را برای ژانر ترسناک و موضوع تسخیر شدن انسانها ایفا میکند که مدتها قبل X-Files برای موجودات فضایی و بیگانگان داشت. فرمت این سریال بسیار شبیه به X-Files است و در آن، یک فرد معتقد و یک فرد بیایمان با هم همراه شده و درگیر ماجراهایی باورنکردنی میشوند.
دیوید آکوستا، یک کشیش تازهکار است که باید صحت ادعاهایی برگرفته از ایمان نظیر معجزه یا تسخیر توسط موجودات اهریمنی را تایید کند. از سوی دیگر، دکتر کریستن بوشارد هم روانشناسی است که برای پزشکی قانونی کار میکند و وظیفه دارد پروندههای مرتبط با اتفاقات ماوراءالطبیعه را از موارد مرتبط با بیماری های روحی جدا کند.
این سریال که به تازگی از شبکه CBS به پارامونت پلاس منتقل شده است، به طور آگاهانه سطح تعلیق فوقالعادهای را در هر لحظه به مخاطبش ارائه میکند. هیچ پاسخ روشنی به هیچ یک از مسائل مطرح شده در این سریال وجود ندارد و به همین دلیل تماشای آن چالشهای عجیبی را در ذهن مخاطبانی که به دنبال درک صحیح از کائنات و موجودات غیر از خودشان هستند ایجاد میکند.
Channel Zero
تنها یک تصویر از این موجود تشکیل شده از دندان کافیست تا Channel Zero به سادگی در لیست بهترین سریال های ترسناک تاریخ قرار گیرد. این مجموعه فوقالعاده ترسناک به مدت چهار فصل در شبکه Syfy نمایش داده شد و تعدادی از وحشتناکترین موجودات و افسانههای مدرن دنیا را پیش روی مخاطبان قرار داد.
هرفصل از Channel Zero از شش قسمت تشکیل میشد و روایت کاملا متفاوتی با دیگر قسمتها داشت. نخستین فصل این مجموعه که پیرامون یک قاتل کودکان که بدنش به طور کامل تشکیل شده از دندان بود، به محبوبیت بسیاری رسیده است.
هر چهار فصل این سریال نقدهای بسیار مثبتی دریافت کردند. سازندگان آن به طور واضح بلدند که چگونه ترسهای دوران کودکی انسانها را به ماجراهایی بسیار ترسناک تبدیل کنند که اثرات آنها تا پایان عمر همراه مخاطبان بماند.
جسارت سازندگان Channel Zero در تمام فصلها قابل ستایش است؛ چرا که آنها سعی دارند علاوه بر این که داستانی قدرتمند و گیرا را روایت میکنند، موجودات و پدیدههایی به شدت ترسناک را به مدیومی بیاورند که آشنایی چندانی با چنین مفاهیمی ندارند! این تلاش کاملا به نتیجه منجر میشود و Channel Zero به یکی از برترین سریالهای ژانر ترس و وحشت تبدیل شد.
Bates Motel
نورمن بیتس را باید یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای منفی در تاریخ فیلم و سینما دانست و نقش آفرینی خیرهکننده آنتونی پرکینز یکی از مهمترین دلایل آن است. با این وجود علیرغم این که فیلم Psycho آلفرد هیچکاک بخشهایی از زندگی خانوادگی و رابطه سمی او با مادرش را به تصویر میکشید، اما این پردازش برای شخصیتی به عظمت بیتس هرگز کافی نیست!
در همین راستا سریال Bates Motel نمایی از گذشته این کاراکتر را ارائه میدهد و شخصیتهای نورما و نورمن بیتس را با موشکافی بیشتری به تصویر میکشد. به همین جهت این سریال به خوبی میتواند آنچه را که وظیفه دارد به مخاطب انتقال دهد.
بخش بزرگی از اثرگذاری سریال Bates Motel به دلیل انتخاب فوقالعاده بازیگران بوده است. شاید کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که برای ایفای نقش نورمن بیتس مناسبتر از فردی هایمور باشد. او پیش از این با بازی در فیلم سینمایی چارلی و کارخانه شکلات و البته Finding Neverland توانسته بود هنر خود را به نمایش بگذارد. علاوه بر این، ظاهر بچهگانه او باعث میشود که او هم بتواند در لحظاتی از فیلم نقش یک کودک معصوم را ایفا کند و در لحظاتی دیگر به یک پسربچه ترسناک و شرور تبدیل شود. همچنین انتخاب ورا فارمیگا برای شخصیت مادر نیز مشخصا برگ برندهای دیگر برای این سریال به شمار میرود.
Stranger Things
اثر بعدی در لیست بهترین سریال های ترسناک تاریخ تلویزیون، Stranger Things است. این مجموعه الهام گرفته از فیلمهای ماجراجویی دهه ۸۰ میلادی است که برخی عناصر مدرن قرن ۲۱ را نیز با آنها درآمیخته و به مجموعهای پرطرفدار در نتفلیکس تبدیل شده است. دنیای Stranger Things یک شهر به ظاهر معمولی، اما پر از رمز و رازهای مخفی شده است و ماجرای آن با ناپدید شدن ناگهانی کودکی به نام ویل بایرز آغاز میشود.
در زیر ظاهر شهر هاکینز در ایندیانا، دنیایی عجیب و غریب و بسیار ترسناک به نام Upside Down نهفته است که پر از حیوانات رقتانگیر و خطرناک است که جان هرکس که با آنها برخورد داشته باشد را تهدید میکنند. علاوه بر این شهر مخفی، دختری عجیب و غریب با سر تراشیده و قدرتهای ماورایی نیز یکی دیگر از جذابیتهای فراوان این سریال ترسناک است.
نکته جالب پیرامون این سریال، ارتباط بسیار خوبیست که میان کاراکترهای اصلی داستان ایجاد شده است. در مسیر نجات کودک گمشده این کاراکترها با تعاملات فوقالعادهای که با یکدیگر دارند، لحظاتی سرگرمکننده را برای مخاطبان ایجاد میکنند. در کنار این صحنههای جالب، حجم بالای محتوای تکاندهنده و ترسناک این سریال را هم نباید فراموش کرد که تماشای آنها کار هر کسی نیست!
The Walking Dead
علیرغم اینکه شاید امروز سریال The Walking Dead شهرت و محبوبیت گذشته خود را نداشته باشد؛ اما زمانی که این سریال روزهای اوج خود را میگذراند، هیچ مجموعهای قادر به رقابت با سطح تعلیق و هیجان آن نبود. داستان این سریال پیرامون ریک گرایمز، افسر پلیسی است که پس از یک ماجرای تیراندازی در بیمارستانی از خواب بیدار شده و متوجه میشود که جهان در اثر حمله زامبیها در شرف نابودی است!
در این میان ریک سفر خود از نواحی جنوبی آمریکا را آغاز میکند و شهرهای متروکه این کشور را یکی پس از دیگری زیر پا میگذارد تا همسر و فرزندش را پیدا کند. در این مسیر البته او گاهی مجبور است برای زنده ماندن با گروههای مختلفی از بازماندگان حمله زامبیها نیز همراه شود.
از همان قسمتهای ابتدایی مشخص شد که The Walking Dead مجموعهای بیرحم است و هریک از کاراکترها ممکن است خیلی سریع و بدون هیچ گونه اخطار قبلی کشته شود. همین حس عدم اطمینان که در فصلهای ابتدایی مجموعه رفته رفته گستردهتر میشود، باعث همراهی شدید مخاطبین با آن شد. البته در ادامه مسیر، سریال کمی از هدف اصلی خود دور شد؛ با این حال حتی در آن شرایط هم شاهد ارائه یکی از بهترین نمایشهای ترس، تعلیق و صحنههای رقتانگیز در آن بودیم. خصوصا آن که در بخشی صحنههای سریال مجبور بودیم کشته شدن شخصیتهایی که دوستشان داشتیم را با جزئیات تماشای کنیم یا از آن بدتر، شاهد به قتل رسیدن کاراکترها توسط سایر اعضای گروه باشیم!
Black Mirror
آینه سیاه نام مجموعهای هیجان انگیز بریتانیایی است که مرز باریک بین ژانر علمی تخیلی و ترسناک را طی میکند. داستان کلی این مجموعه عواقب تکنولوژیهای جدید را روایت میکند و به بررسی تخیلی اتفاقات ناگواری که فناوریهای مدرن برای کاراکترها ایجاد میکند، میپردازد.
قسمتهای مختلف این مجموعه از نظر سطح تعلیق و استرس، تفاوتهای زیادی با هم دارند. برخی از آنها آرامتر هستند و برخی دیگر چنان استرسی را به مخاطب منتقل میکنند که تا مدتها پس از اتمام سریال همراه او خواهد بود. البته هیچ یک از قسمتهای این مجموعه مانند آنچه از فیلمهای ترسناک کلاسیک دیدهاید، از طریق تسخیر روح، هیولاها و یا قاتلهای سریالی کاربر را نمیترساند؛ اما نوع رعب و وحشت القا شده توسط این سریال کاملا قابل رقابت با فیلم و سریالهای کلاسیک است.
استرس و وحشتی که از سریال Black Mirror دریافت میکنید، باعث میشود اصل و اساس بشریت را به طرز دردناکی زیر سئوال ببرید! همان گونه که اشاره شد، آینه سیاه قصد دارد عواقب وابستگی بیش از حد به تکنولوژی را برایمان شرح دهد. بسیاری فیلمها و سریالهای مشابه باعث میشوند که شما صرفا کمی نسبت به این موضوع حساستر شوید. اما این سریال کاری با شما میکند که واقعا در خصوص نزدیکی بیش از حد به تکنولوژی دودل شوید!
American Horror Story
داستان ترسناک آمریکایی یکی از موفقترین مجموعههای ترسناک تاریخ است که مدتی طولانیست که در حال پخش شدن است. این مجموعه را باید یکی از بهترین سریال های ترسناک پخش شده از تلویزیون دانست که الهامبخش بسیاری افراد دیگر برای ساخت اثرهایی با ترس محیطی است.
هر فصل از این مجموعه داستان متفاوتی را دارد و در محیطی مختلف، با شخصیتهای کاملا مجزا روایت میشود. با این حال، یک چیز میان تمام فصلها مشترک است و آن، حس ترس بیمثالی است که به کاربر القا میشود! داستان American Horror Story تا کنون مخاطبان را به مواردی چون فرقههای مذهبی عجیب و غریب، هتلهای ترسناک، مراکز نگهداری از بیماران روانی و چندین لوکیشن ترسناک دیگر برده است و اصلا مشخص نیست سازندگان این سریال برای ادامه آن چه برنامهای دارند.
بازیگران این مجموعه در فصلهای مختلف کاملا متفاوت هستند و با این که برخی بازیگران در چندین فصل از این سریال حضور دارند، اما نقشهای مختلفی را بازی میکنند. جسیکا لنگ را باید مهمترین بازیگر این مجموعه دانست که در چهار فصل نخست از آن حضور داشت و به خاطر درخشش در آن، یک جایزه امی، یک گلدن گلوب و یک جایزه SAG را به خانه برد.
البته تمامی فصلهای American Horror Stories کیفیت یکسانی ندارند. با این حال، با هر سلیقهای که داشته باشید، حتما حداقل یک یا دو فصل از این سریال میتواند حسابی شما را بترساند. وبسایت SlashFilm دو فصل Murder House و Asylum از این سریال را پیشنهاد میکند.
The Twilight Zone
مجموعه Twilight Zone را باید نه پدر، بلکه پدربزرگ تمامی سریالهای ژانر ترسناک تلویزیون دانست. پخش این مجموعه از سال ۱۹۵۹ آغاز شد و خیلی سریع به دلیل روایت بسیار صریح و جالب ترسهای آمریکای جنگ سرد، به شهرت و محبوبیت رسید. این مجموعه که به خاطر پایانبندیهای غیرقابل انتظار خود شناخته شده است، تاثیر فراوانی بر روی ژانر ترسناک، علمی تخیلی و البته هیجانی رازآلود داشته است.
راد استرلینگ، سازنده و نویسنده The Twilight Zone همواره سعی میکرد از ماهیت تمثیلی داستان این مجموعه استفاده کرده و مشکلات مدنی جامعه امروز را بدون حاشیهسازی مطرح کند. نتیجه این کار، ترکیبی بینقص از ترس و آگاهیبخشی اجتماعی از آب درآمده که برای علاقمندان به ژانر رعب و وحشت دیدنی خواهد بود.
Being Human
یک روح، یک خونآشام و یک گرگینه تصمیم میگیرند زندگی معمولیای داشته باشند و به همین جهت، سهنفری یک خانه را اجاره میکنند! سریال Being Human قصد دارد ماجرای زندگی معمولی این سه موجود افسانهای و هرج و مرج ناشی از این تصمیم آنها را به تصویر بکشد. البته کل این مجموعه آهنگ ملایمتری نسبت به فیلمها و سریالهای ترسناک کلاسیک دارد و در بیشتر اوقات با تزریق کمدی سعی دارد ماهیت ترسناک و رقتانگیز کلی را کمی ملایمتر کند. با این حال در ذات این سریال، همانطور که انتظار میرود چیزی جز درد، تنهایی و حس گناه نیست.
بازی ایدن ترنر در نقش جان میچل خونآشام بسیار چشمگیر از آب درآمده است. گذشته او بسیار تاریکتر از سایر دوستانش در این سریال است و سالهای سال قتل و نوشیدن خون در تاریخچه او قابل مشاهده است. به همین جهت، او بیش از سایرین سعی در جبران گذشته خود دارد. در مسیر پیش گرفتن یک زندگی معمولی، او در یکی از بدترین مشاغل ممکن برای یک خونآشام، یعنی نظافتچی بیمارستان، مشغول به کار میشود. در این شغل، نه تنها اطراف او پر از انسانهای ضعیفی است که به راحتی قابل دریدن هستند، بلکه منابعی نامتناهی از خون نیز در محل کار او انبار شده است!
Penny Dreadful
در انگلستان ویکتوریایی، موجودات ماورایی بسیار مورد توجه بودند، به طوری که بسیاری افراد واقعا به موجوداتی نظیر ارواح، خونآشامان و دیگر موجودات جهنمی اعتقاد داشتند و علیرغم تمام تلاشهایی که در عصر روشنگری اروپا انجام شده بود، بسیاری مردم همچنان سعی داشتند به کمک موجودات افسانهای، آینده پس از مرگ را تفسیر کنند! طبیعتا این عصر از تاریخ بشر یکی از مناسبترین بسترها برای روایت داستانهای ترسناک است و چه داستانی بهتر از روایتهایی رعبانگیز از شخصیتهای کلاسیک و آشنا برای اروپاییها!
اوا گرین در سریال Penny Dreadful نقش یک رابط قدرتمند بین دنیای انسانها و سایر دنیاهای ماوراء بشری را بر عهده دارد. این مجموعه همچنین علاوه بر شخصیتهای اوریجینالی نظیر ونسا ایوز (اوا گرین) و ایتن چندلر (جاش هارنت) تعدادی از موجودات گاتیک تاریخ نظیر دکتر فرنکنشتاین، کنت دراکولا و دوریان گری را هم در یک دنیای واحد در کنار هم قرار داده است.
Supernatural
سریال سوپرنچرال یکی از خالصترین تجربههای ترسناک در تلویزیون طی بیست سال اخیر به شمار میرود. در هریک از قسمتهای این مجموعه، برادران وینچستر، سم و دین، با نقاط مختلف کشور سفر میکنند تا با انواع و اقسام ارواح، هیولاها، شیاطین و سایر موجودات ماوراء طبیعی روبرو شوند.
با این که فصول اولیه این مجموعه عموما حول و حوش ماجراجویی این دو برادر در قلمرو ارواح و شیاطین در جریان است، دیگر فصلها اغلب به نبرد شیاطین و ارواح با انسانها میپردازد.
باید اعتراف کرد که سوپرنچرال دربرگیرنده تعدادی از ترسناکترین صحنههای ضبط شده در سینما و تلویزیون تا به امروز است. هیولاها و ارواح این سریال به حدی ترسناک و نفرتانگیز طراحی شدهاند که بعید است بتوانید در تاریکی و بدون روشن کردن چراغها، طاقت تماشای آنها را داشته باشید.
به تصویر کشیدن این صحنههای رقتانگیز در کنار جامپ اسکرهای گاه و بیگاه باعث میشود که دنیای ترسناک و ماوراءطبیعی این سریال زندهتر از همیشه به نظر برسد تا هیجان، استرس و غلیان درونی برادران وینچستر را همراه با آنان تجربه کنیم.
Are You Afraid of the Dark?
برای بسیاری افراد میانسال آمریکایی، سریال Are You Afraid of the Dark نقطه ورود به فیلمها و سریالهای ترسناک به شمار میرود. این مجموعه که در شبکه نیکلودین پخش میشد، حال و هوایی کاملا متفاوت با کارتونهای همیشگی این شبکه داشت و بخش متفاوتی از افراد جامعه را هدف گرفته بود.
داستان این مجموعه به این شکل بود که هر هفته، گروهی از نوجوانان گرد هم جمع میشدند تا داستانهایی ترسناک را برای یکدیگر تعریف کنند. هر کدام از شخصیتهای سریال، رویکرد خاصی را برای روایت داستانها داشتند. مثلا شخصیت کریستین، ماجراهای غمگین و عاشقانه ارواح را تعریف میکرد و گری معمولا به داستانهای جادویی علاقمند بود!
برخی از داستانهایی که در این سریال روایت میشد، واقعا تکاندهنده و ترسناک بودند. مثلا داستان The Tale of the Dollmaker که روایتگر ماجرای دختر بچهای که رفتهرفته به یک عروسک تبدیل شد بود یا The Tale of The Dead Man’s Float که به یک جسد رقتانگیز که تعدادی از بچهها را تا لحظه مرگشان آزاد میداد اختصاص داشت، از جمله تاثیرگذارترین داستانهای این مجموعه ترسناک بودند.
Buffy the Vampire Slayer
«یک دختربچه و یک پسربچه نوجوان نیمه شب وارد یک دبیرستان متروکه میشوند.»
این جمله نقطه شروع اکثر فیلمها و سریالهای ترسناک دهه ۹۰ میلادی بود. در این شرایط منتظرید که اتفاقی ناگوار برای دختربچه بیفتد! با این حال، دختر سمت دوربین برمیگردد و ظاهر خونآشام خود را به مخاطب نشان میدهد!
با این صحنههای آغازین، جاس ویدن که در آن زمان شهرت امروزش را نداشت، مجموعه بافی، شکارچی خوناشام را ساخت و تغییرات مهمی را در ژانر ترسناک ایجاد کرد. سارا میشل گلر در این سریال ایفاگر نقش بافی، یک نوجوان دبیرستانی و شکارچی خونآشام است و به خوبی چالشهای تقابل یک شکارچی و یک دختر دبیرستانی را به تصویر میکشد.
ژانر سریال بافی شکارچی خونآشام دائما بین ژانرهای ترسناک و کمدی در رفت و آمد است! مثلا علیرغم این که بافی هر شب به شکار یک موجود عجیب و غریب میرود؛ اما برخی از این هیولاها در باطن خندهدار و بامزه هستند! در عین حال، برخی صحنههای تهوعآورد و بسیار رقتانگیز که در قسمتهایی از این مجموعه نمایش داده میشوند، به خوبی نشاندهنده این امر هستند که سازندگان این سریال در صورت تمایل، قادر به ساخت سریالی بسیار ترسناک هستند. قسمتهای Killed By Death و Hush از جمله بهیادماندنیترین قسمتهای این سریال به شمار میروند.
The Haunting of the Hill House
پایانبخش لیست بهترین سریال های ترسناک تاریخ نیز The Haunting of the Hill House است.
اکثر داستانهای ترسناک با مضمون ارواح ماهیت غمگینی دارند. در اکثر این داستانها فردی از بین میرود و پس از مرگ سعی میکند مکانی که زمانی در آنجا میزیسته را تصاحب کند؛ چرا که قادر به نقل مکان به جای دیگر نیست.
سریال The Haunting of the Hill House مجموعه موفق دیگری در این ژانر است که هم صحنههای ترسناک و جامپ اسکیرهای خوبی دارد و هم قادر است غم و اندوه پنهان در پسزمینه داستان را با بهترین جزئیات به تصویر بکشد.
این سریال، ماجرای خانواده کرین را روایت میکند که به تازگی به خانهای قدیمی و متروکه نقل مکان کردهاند. پدر خانواده تصمیم میگیرد که خانه را نوسازی کند؛ اما تقریبا بلافاصله پس از ورود به خانه، هر پنج فرزند شروع به بروز دادن رفتارهای عجیب و غریب میکنند. مواردی نظیر صحبت کردن با افرادی که در آن جا حضور ندارند یا مشاهده سایههایی در اتاقهایی که هیچ کس کلید آنها را ندارد؛ همگی از جمله نشانههای کلاسیک یک خانه نفرینشده بودند! با این حال، پیش از این که خانواده کرین قادر به انجام کاری باشند، تراژدی اصلی داستان شروع میشود. اتفاقات رخ داده در همین زمان، آینده خانواده کرین را برای همیشه تغییر میدهد؛ چرا که آنها نه فقط توسط ارواح، بلکه توسط گذشته تسخیر شدهاند!