خانواده

در جواب «بابای من کجاست؟

روش‌های توضیح علت نبود پدر در زندگی کودک

کودکانی که با مادران مجرد زندگی می‌کنند معمولا درباره اینکه چرا پدرشان در زندگی آنها حضور ندارد، سؤالاتی می‌پرسند. اغلب پاسخ‌دادن به این سؤالات کودکان ناراحت‌کننده است، اما نمی‌توان از آن طفره رفت. مادران مجرد باید بدانند در جواب «بابای من کجاست؟» چه پاسخی به کودک بدهند، چه زمانی مسئله را برای او باز کنند و چطور درباره این موضوع حرف بزنند. در ادامه، این مسئله را بررسی خواهیم کرد.

چطور این مسئله را به کودک توضیح بدهیم؟

نیازی نیست هرآنچه را که باعث غیبت پدر شده است با تمام جزئیات برای کودک تعریف کنید. فقط کافی است پاسخی بدهید که به او احساس امنیت بدهد. اگر از قبل برای پاسخ‌دادن به این سؤال آماده باشید، بهتر از پسش برمی‌آیید. در این مقاله سؤالاتی را بیان می‌کنیم که کودکان معمولا در این باره می‌پرسند و روش پاسخ‌دادن به این سؤالات را به شما آموزش خواهیم داد. بعد از خواندن این مقاله، بهترین جملات برای جواب‌دادن به سؤال «بابای من کجاست» را می‌دانید و می‌توانید به سؤالات فرزندتان پاسخ بدهید.

رایج‌ترین سؤالاتی که کودکان درباره پدرشان می‌پرسند

کودکان از وقتی وارد مهد کودک یا پیش‌دبستانی می‌شوند، ساختار خانواده را درک می‌کنند و با نقش‌های مختلف آشنا می‌شوند. نبودنِ نقشی به‌نام پدر در خانه و تفاوت ساختار خانواده آنها با همکلاسی‌هایشان برای آنها به سؤالی مهم تبدیل می‌شود. بنابراین طبیعی است درباره اینکه چرا پدرشان در کنارشان نیست از مادرشان سؤال بپرسند. برخی از سؤالات رایج کودکان در این زمینه عبارت‌اند از:

  • بابای من کیه؟
  • چرا بابا با ما زندگی نمی‌کنه؟
  • بابا بعدا برمی‌گرده؟
  • کی می‌تونم بابا رو ببینم؟
  • دل بابا برای من تنگ نمی‌شه؟
  • چرا بچه‌های دیگه بابا دارند ولی من ندارم؟

پاسخ یکسانی برای این سؤالات وجود ندارد. ممکن است کودک در روند کنارآمدن با غیبت پدر بارها این سؤالات را به شکل‌‌های مختلف از مادرش بپرسد. به همین دلیل مادران باید روش درست صحبت با کودک در این باره را بدانند.

چطور به این سؤالات پاسخ بدهیم؟

۳ نکته مهم را به یاد داشته باشید:

  • با کودک گشاده‌رو باشید و اجازه بدهید با شما احساس راحتی کند.
  • مراقب باشید کودک به‌خاطر پرسیدن این سؤالات نترسد. او باید بتواند سؤالش را بدون ناراحتی مطرح کند و احساساتش در این باره را بروز بدهد.
  • در بازه‌ای که کودک در حال کنارآمدن با واقعیت نبودن پدرش است، مراقب و صبور باشید.

یکی از مهم‌ترین مواردی که باید به آن توجه کنید این است که کودکان خردسال معمولا تفکر ارجاعی دارند، یعنی تصور می‌کنند مهم‌ترین عضو جهان پیرامونشان هستند و هر اتفاقی به آنها ربط دارد. در نتیجه ممکن است تصور کنند آنها دلیل نبودن پدرشان هستند و چون دوست‌داشتنی نیستند یا کار بدی انجام داده‌اند پدر ترکشان کرده است.

با نکاتی که در ادامه مقاله می‌خوانید، یاد می‌گیرید چطور باید با کودک برخورد کنید و چگونه به سؤالاتش در این زمینه پاسخ دهید.

۱. برای آنچه می‌خواهید بگویید برنامه‌ریزی کنید

بهتر است پیش از اینکه کودک سؤال بپرسد، شما برای پاسخگویی به او آماده شده باشید. به این فکر کنید که چطور قرار است به او پاسخ دهید و قرار است از چه کلماتی استفاده کنید. سناریویی بچینید که در آن قرار است به فرزندتان درباره نبود پدرش توضیح بدهید. به یاد داشته باشید در این سناریو نباید از پدرش انتقاد کنید و بهتر است بیشتر درباره ویژگی‌‌‌های خوب او حرف بزنید.

 

بهتر است در توضیحی که به کودک می‌دهید، درباره دلیل واقعی ترک همسرتان هم صحبت کنید، همان دلایلی که در هنگام جدایی با یکدیگر در میان گذاشتید. این ۳ جمله نمونه را در نظر بگیرید:

  • اون هنوز برای پدرشدن آماده نبود.
  • پدرت به زمان نیاز داشت که کارهاش رسیدگی کنه.
  • اون می‌خواست یه جایی خیلی دورتر از جایی که ما الان هستیم زندگی کنه.

شما قرار نیست نبود پدر یا اشتباهاتش را توجیه کنید و از او قهرمانی بدون خطا در ذهن کودک بسازید. بیان دلیل واقعی در لفافه‌ای از جملاتی که کودک بتواند درکشان کند، به او کمک می‌کند که متوجه شود نبودن پدرش تقصیر او نیست.

کودک شما باید مطمئن شود که نقشی در رفتن پدرش نداشته است. برای اینکه این اطمینان را به او بدهید، هر چند بار که لازم است تأکید کنید دوست‌داشتنی است و پدرش به‌خاطر او خانواده را ترک نکرده است.

۲. حقیقت را بگویید

مادران همیشه می‌خواهند از کودک در برابر درد و شکستن قلبشان محافظت کنند. به همین خاطر ممکن است دلیل واقعی غیبت پدر را به کودک نگویند یا توضیح ندهند که پدرشان واقعا چه کسی بوده است. این کار اشتباه است؛ در هر صورت کودک باید حقیقت را بداند.

هنگام توضیح دلیل واقعی نبودن پدر، به نکات زیر توجه داشته باشید:

  • نیازی نیست همه حقیقت را بگویید. برخی از جزئیات دلیل ترک پدر به ذهن و سلامت روان کودک آسیب می‌زنند، پس بهتر است از بیان آنها خودداری کنید.
  • هنگامی که برای پاسخ‌دادن به سؤالات کودک برنامه‌ریزی می‌کنید، به سن او توجه داشته باشید. کودکان خردسال معمولا با پاسخی ساده توجیه می‌شوند، اما کودکانی که به مدرسه می‌روند به اطلاعات بیشتر و توضیحات دقیق‌تری نیاز دارند.
  • اگر احساس خوبی به همسر سابقتان ندارید، نیازی نیست آن را به کودک هم انتقال دهید. ذهنیت منفی درباره نقش پدر در خانواده به کودک آسیب می‌رساند.
  • حقیقت را بگویید، اما به شیوه بیان آن هم دقت کنید و آن را در لفافه‌ای از جملات مناسب بپیچید.

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات مادران این است که در جواب «بابای من کجاست» به دروغ می‌گویند او فوت کرده است. کودکان دیر یا زود متوجه می‌شوند مادر به آنها دروغ گفته و ممکن است به این خاطر از او برنجند. به‌جای اینکه تظاهر کنید پدر از دنیا رفته است، واقعیت را به آنها بگویید. ممکن است کنارآمدن با واقعیت برای کودک سخت باشد، اما در نهایت متوجه می‌شود این بهترین پاسخی بوده که می‌توانسته از شما بگیرد.

۳. به احساسات کودک توجه کنید

وقتی کودک درباره احساسی حرف می‌زند که به‌خاطر نبودن پدرش دارد، به او گوش کنید. اگر کودک ناراحت است، سعی نکنید احساساتش را انکار کنید یا دنبال راهی بگردید که با پرت‌کردن حواسش ناراحتی او را از بین ببرید. بهترین راه این است که احساساتش را درک و با او همدلی کنید.

 

استفاده از این جملات به کودک نشان می‌دهد او و احساسش بابت نبودن پدرش را درک می‌کنید:

  • می‌دونم چقدر عصبانی (ناراحت) هستی.
  • من هم گاهی احساس عصبانیت (ناراحتی) می‌کنم.
  • می‌دونم خیلی سخته.

اشتباه‌ترین کار بی اعتبار سازی احساسی و نادیده گرفتن احساسات کودک است و اینکه از خودش هم بخواهید همین کار را انجام بدهد. هیچ‌وقت به او نگویید: «همینه که هست!» این کارها و جملات برای کودک مناسب نیستند و به او کمک نمی‌کنند با احساسات و افکار زیادی کنار بیاید که به ذهن و قلبش هجوم آورده‌اند.

۴. بدگویی نکنید

بدگویی از همسر سابق یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی است که مادران مجرد در تربیت کودک مرتکب می‌شوند. نباید هنگام توضیح دلیل غیبت پدر از او بد بگویید، اما در عین حال باید واقعیت را به کودک توضیح بدهید. وقتی واقعیت اشتباه یا قصور پدر باشد، توضیح آن برای کودک کمی سخت می‌شود.

اگر کودک توضیح مناسبی از شما نگیرد و دلیل اصلی ماجرا را نفهمد، خودش در ذهنش دلیلی برای این موضوع پیدا می‌کند و این دلایل خودساخته به عزت‌نفس کودک آسیب می‌زنند، زیرا او معمولا فکر می‌کند پدرش او را نمی‌خواسته و به همین دلیل رفته است.

اگر از پدر بدگویی کنید، ممکن است کودک تصور کند از نظر ژنتیکی مثل پدرش است و همان ویژگی‌های منفی را دارد. بهترین راه این است که درباره ویژگی‌های مثبت پدر هم به کودک بگویید و هیچ‌وقت او را با پدرش مقایسه نکنید.

اگر برای پاسخگویی به سؤال «بابای من کجاست» آماده باشید، نیازی نیست در لحظه تصمیم بگیرید. مادرانی که بدون آمادگی قبلی به این سؤال پاسخ می‌دهند، معمولا تحت‌تأثیر احساساتی مثل غم یا خشم قرار می‌گیرند و با جوابشان به کودک آسیب می‌رسانند. احساسات منفی شما درباره همسرتان اشتباه نیست، اما آنها به کودک ارتباطی ندارند.

هنگام توضیح‌دادن دلیل نبودن پدر، مطمئن شوید شکافی بین کودک و پدرش ایجاد نمی‌کنید. به یاد داشته باشید که شاید کودک در آینده با پدرش ارتباط برقرار کند. شما نباید کاری کنید که کودک به پدرش احساس خوبی نداشته باشد و نخواهد او را ببیند. بنابراین در توضیحات خود چند ویژگی‌ مثبت درباره پدر بگنجانید و احساسات منفی را در قلبتان نگه دارید و ابراز آنها را به زمانی موکول کنید که نزد مشاور می‌روید.

۵. درباره خاطرات خوب پدر با کودک صحبت کنید

صحبت‌کردن درباره خاطرات خوبی که با پدر کودک داشته‌اید مزیت‌های بسیاری دارد. کودک به‌کمک این خاطرات تکه‌های پازلی را تکمیل می‌کند که از شخصیت پدر در ذهنش ساخته است و تصور خوبی از او به دست می‌آورد. این خاطرات در ذهن کودک تثبیت می‌شوند و حتی ممکن است زمانی که رشد می‌کند و می‌خواهد شخصیت خودش را بشناسد، از ویژگی‌هایی که شما از پدرش تعریف کرده‌اید هم استفاده کند.

بهتر است از خاطراتی که می‌خواهید برای فرزندتان بگویید، فهرستی تهیه کنید. هر بار با کودک درباره پدرش صحبت می‌‌کنید یا او درباره پدرش از شما می‌پرسد، یکی از خاطرات را برایش تعریف کنید. این‌طوری کودک چیزهای بیشتری درباره پدرش می‌داند و اینکه پدرش او را (شاید برای همیشه) رها کرده است در ذهنش کم‌رنگ‌تر خواهد شد.

۶. توضیح دهید که همه خانواده‌ها یک‌جور نیستند

گاهی اوقات کودکان به‌خاطر تفاوت ساختار خانواده‌ خودشان با خانواده دوستانشان، از آنها جدا می‌شوند. متأسفانه ممکن است برخی از خانواده‌های سنتی به فرزندشان اجازه ندهند با فرزند شما رفت‌وآمد کنند، فقط به‌خاطر اینکه شما مادری مجرد هستید. باید با این واقعیت‌های تلخ کنار بیایید.

به فرزندتان بگویید همه خانواده‌ها شبیه هم نیستند؛ برخی از کودکان فقط با پدرشان زندگی می‌کنند، برخی دیگر با پدربزرگ و مادربزرگشان زندگی می‌کنند یا در پرورشگاه هستند و برخی هم مانند او مادر مجرد دارند. این توضیحات به کودک کمک می‌کند که بفهمد کمبودی ندارد و به‌خاطر نبودن پدرش چیزی را از دست نمی‌دهد. او باید بداند شما به‌اندازه کافی عاشق او هستید و نبود محبت پدرش در زندگی او را با مشکل مواجه نمی‌کند.

۷. مردهای مهربان دیگر را به فرزندتان نشان دهید

به کودک بگویید اینکه پدرش در زندگی او نیست واقعیتی انکارنشدنی است، اما مردهای دیگری هستند که او را دوست دارند. پدربزرگ، عمو، دایی یا دوستان نزدیک خانواده مردهایی هستند که می‌توانند با کودک ارتباط داشته باشند و خلأهای نبود پدر را تا حدی پر کنند.

 

اگر در خانواده و دوستان نزدیک شما افراد قابل‌اعتمادی هستند که می‌توانند با کودک وقت بگذرانند، اجازه بدهید این کار را انجام بدهند. محبت آنها به کودک کمک می‌‌کند بفهمد با اینکه پدرش در زندگی او نیست، افرادی هستند که می‌توانند به‌اندازه پدرش مهربان باشند.

۸. آنچه را کودک برای کنارآمدن با نبودن پدرش نیاز دارد به او بدهید

گاهی اوقات ممکن است کنارآمدن با اینکه چرا پدر خانواده را رها کرده است و احساس ترک‌شدن چند سال طول بکشد. شما باید در تمام این مدت کنار فرزندتان باشید، احساساتش را درک کنید و به او آرامش بدهید. حتی ممکن است لازم باشد بارها تکرار کنید که رفتن پدرش ارتباطی به او ندارد.

به‌روش‌های مختلفی می‌توانید کنارآمدن کودک با این وضعیت را ساده‌تر کنید. مثلا از او بخواهید درباره داشته‌هایش بنویسد و بابت آنها شکرگزار باشد. البته این کار را زمانی انجام بدهید که کودک به‌خاطر نبودن پدرش ناراحت نیست. این کار درست وقتی کودک به‌خاطر نبودن پدرش آزرده است، نتیجه خوبی نخواهد داشت. هنگام ناراحتی فقط کنارش باشید و او را درک کنید.

سعی کنید شرایطی را برای زندگی فراهم کنید که کودک به‌خاطر نبودن پدرش احساس کمبود نداشته باشد و این مسئله را به‌عنوان تفاوت در ساختار خانواده بپذیرد. برای رسیدن به این پذیرش و اطمینان از سلامت روانی کودک می‌توانید با روان‌شناس کودک هم مشورت کنید.

کلام آخر

مسئولیت مادر مجرد در زندگی چند برابر است، اما باید بدانید که این مسئله تقصیر فرزندتان نیست. کودک شما یکی از دلایلی است که به زندگی امیدوارید و تلاش می‌کنید. او جز عشق چیزی برای شما ندارد و مسئول هیچ‌کدام از اتفاقات بد گذشته نیست.

با کودک درباره ویژگی‌های خوب پدرش حرف بزنید و تصوری خوب از پدرش در ذهن او بسازید. نیازی نیست غیبت پدر در زندگی را انکار کنید، در عوض به فرزندتان بگویید و نشان بدهید که شما همیشه همراهش هستید، جایی نمی‌روید و بی‌قید و شرط او را دوست دارید و از او مراقبت می‌کنید.

 

منبع:چطور

 

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *